یادگیری مادامالعمر (Life-long Learning) یک فرآیند در حال انجام، داوطلبانه و خود انگیزانه در کسب دانش جهت تامین منافع شخصی یا حرفهای است. یادگیری مداوم،تحت عناوین دیگری مانند:«یادگیری دردوران زندگی یادگیری مادام العمر، یادگیری مستمر هم آمده است. ،یادگیری مداوم، دارای کلیتی است که همه سطوح و مراحل سنی را در برمی گیرد و در پی آن است تا محیط های یادگیری خارج از مدرسه را با محیط یادگیری درون مدرسه ارتباط دهد و مرزهای تصنعی یادگیری را از بین ببرد. یادگیری مداوم بیانگر آن است که هر محیطی، بالقوه یک محیط یادگیری است و در نتیجه مدرسه دیگر جایگاه منحصر تعلیم و تربیت نیست. آموزش مداوم دارای جامعیتی است که کلیه اجزا و عناصر آموزشی و پرورشی را در برمی گیرد. این نوع آموزش، نظام آموزشی خاصی نیست، بلکه بستری است که هر طرح آموزشی جامع بر مبنای آن ایجاد می شود ، لذا باید زمینه ساز پیشرفت و توسعه هر یک از اجزای تشکیل دهنده نظام تربیتی باشد.
مدل یادگیری مادامالعمر چهار رکن اصلی دارد:
1. خودآگاهی یا همان شناخت فردی
2. داشتن طرح یا الگوی برای یادگیری (خود مدیریتی)
3. درک و فهم چگونه یادگرفتن
4. ارزیابی یادگیری (خود نظارتی)
.PNG)
با توجه به تعریف یادگیری مادامالعمر و ارکان اصلی آن، در دنیای فوق پیچیده امروز، لزوم کسب آگاهی و تعامل و تطبیقپذیری با محیط و سیر شتابان تحولات، سبب شده که یادگیری و رویکردهای نوین به این حوزه از اهمیت بسیار بالای برخوردار باشد. برای تعامل با روندهای نوین و برقآسای دنیا اطلاعات و دادهها روشهای مختلفی عرضه شده که یکی از آنها O-CIL یا یادگیری تعاملی و مشارکتی فرصتطلبانه (جویانه) است.
با توجه به تعریف یادگیری مادامالعمر و ارکان اصلی آن، در دنیای فوق پیچیده امروز، لزوم کسب آگاهی و تعامل و تطبیقپذیری با محیط و سیر شتابان تحولات، سبب شده که یادگیری و رویکردهای نوین به این حوزه از اهمیت بسیار بالای برخوردار باشد. برای تعامل با روندهای نوین و برقآسای دنیا اطلاعات و دادهها روشهای مختلفی عرضه شده که یکی از آنها O-CIL یا یادگیری تعاملی و مشارکتی فرصتطلبانه (جویانه) است.
سیستم یادگیری مادالعمرO-CIL[1]
در جهان پیشرو، سیستمهای فنی لازم است تا با گذر زمان تحول یابند. چون این سیستمها در محیطی قرار دارند که به صورت مداوم در حال تغییر و تحول است. در نتیجه، لازم است این سیستمها به طور مداوم تغییرات بوجود آمده را رصد و به نسبت آنها بتوانند خود را با انها طبیق دهند. برای تحقق این مهم، لازم است که مکانیسمهای یادگیری مادالعمر را در این سیستمها پیاده کرد. در میان سایر مکانسیمها، این نوع از یادگیری شامل تکنیکهای یادگیری فعال است. برای مثال، دادهها، اطلاعات و دانش را از سایر سیستمها، انسانها و اینترنت جمعآوری میکند. این سیستم یادگیری شامل گروه بزرگ، باز و ناهمگونی از انسانها، وسایل و غیر است.
در حقیقت، ما شاهد ورود به فازی کاملا متفاوت از تعامل انسان و کامپیوتر خواهیم بود.

در دنیای اطلاعاتی بشدت پیچیده و گسترده امروز، نیاز است که سیستمهای هوشمند خود سامانده بوده و بتوانند با محیط و الگوهای جدید و پیچیدهای که هر روز در زمینه اطلاعات ظهور میکند، هماهنگ شود. بنابراین، ما به سیستمهای نیاز داریم که بتوانند برای کار در محیطهای بشدت در حال تحول و دگرگونی سازگار باشند. در واقع، ما باید از وضعیت کنونی خارج و به سطحی از پیشرفت دست پیدا کنیم که در آن سیستمها بتوانند از استقلال عمل قابل توجهی برخوردار باشند. بذین منظور لازم است که:
1. این سیستمها بتواند اطلاعات خود را ارزیابی و تشخیص دهند که این اطلاعات در چه مواقعی بکار میآید و یا اینکه نمیآید؛
2. بتوانند راحت و آزادانه به منابع دیگر اطلاعاتی وصل شده و تشخیص دهند که چه اطلاعاتی را از کدام منبع میتوانند کسب کنند؛
3. بتوانند همزمان میزان کیفیت، اهمیت و مفید بودن اطلاعات را در موقعیتهای مختلف تشخیص دهند؛
4. بتوانند از مکانیسمهای یادگیری مختلف برای تقویت و ارتقا منبع اطلاعاتی خود استفاده کنند
این سیستمهای نوین و فوق هوشمند قادر خواهند بود تا اطلاعات را بسته به موضوع، هدف و کارآمدی آن دستهبندی کرده و در صورت عدم کارایی آنها را ذخیره، حذف و یا به صورت موقتی نگهدارند.
* فرصتطلبی یا جویی در سیستمهای هوشمند نوین بدین معناست که این سیستمها از تمام انواع اطلاعات و دادهها، حتی اگر بسیار پراکنده و شبه افکنانه نیز باشند، استفاده میکنند.
* مشارکتی بودن روند بدین معناست که بسیاری از انسانها و سیستمهای هوشند در تعامل با مسائل و شرایط خاص به صورت هماهنگ و مشورتی کار میکنند. چون به تنهایی قادر به رفع آنها نیستند.
* تعاملی است یعنی که جریانی از اطلاعات و دانش وجود دارد که یک سوی نیست و به صورت متقابل بین انسان و سیستم در جریان است.
یکی از مهمترین تمهیداتی که برای تحقق این امر اندیشیده شود واکاوی دادهها است. در واقع واکاوی دادهای (Data Mining) یک فرآیند چند مرحلهای در سازماندهی و انسجام اطلاعاتی است. همانطور که در شکل زیر نیز مشخص شده است، تجربه مهمترین و در عین حال عینیترین مرحله واکاوی دادهای است. بطور خلاصه این هرم بدین معناست که انجام یک پیش فرآیند جهت تفکیک دادهها، سپس، از این روند دانش، به کمک طبقهبندی یا مدلهای رگرسیون استخراج میشود. در مرحله بعد با تحلیل دانش استخراج شده و بررسی آن به درک و فهم عمیقی دست پیدا خواهیم کرد و در نهایت، با بررسی و محاسباتی چند در مورد فرآیند انجام شده، میزان تکرارپذیری و ... میتوان به نحوی به عینیت یا یقین در دانش و فرآیند مذکور دست پیدا کرد و این همان مرحله تجربه است.

سیستم هوشمند باید به نحوی طرحی شود که دادهها، اطلاعات و دانش را مجموعهای منفرد از متغییرها فرض کند. متغییر در اینجا به معنای نامحتمل بودن، غیرقابل اعتماد و اتکا بودن و غیردقیق و مبهم است.
[1] Opportunistic Collaborative Interactive Learning
دفعات مشاهده: 6664 بار |
دفعات چاپ: 432 بار | دفعات ارسال به دیگران: 0 بار |
0 نظر