نشست تخصصی «در جستوجوی ایده دانشگاه برای ایران» به همت مؤسسه پژوهش و برنامهریزی آموزش عالی و با حضور بیش از یکصد نفر از استادان، پژوهشگران، مدیران و علاقهمندان حوزه آموزش عالی، بهصورت حضوری و مجازی برگزار شد. این نشست روز سهشنبه ۲ دیماه، از ساعت ۱۰ تا ۱۲، در محل مؤسسه پژوهش و برنامهریزی آموزش عالی برگزار شد و به بررسی چیستی ایده دانشگاه، سیر تاریخی تحول آن، رسالتهای دانشگاه معاصر و چالشهای بنیادین دانشگاه ایرانی اختصاص داشت.
به گزارش روابط عمومی موسسه در این نشست، دکتر خسرو باقری استاد دانشگاه تهران، دکتر جعفر توفیقی استاد دانشگاه تربیت مدرس و وزیر اسبق علوم، دکتر علی خورسندی دانشیار دانشگاه علامه طباطبایی و دکتر غلامرضا ذاکرصالحی استاد مؤسسه پژوهش و برنامهریزی آموزش عالی به ایراد سخنرانی پرداختند. دبیری نشست را دکتر احمدرضا روشن، معاون پژوهشی مؤسسه پژوهش و برنامهریزی آموزش عالی، بر عهده داشت.
دانشگاه؛ نهادی برای خلق پرسش و شجاعت پرسشگری
در آغاز نشست، دکتر احمدرضا روشن با تأکید بر جایگاه ایده در شکلگیری نهاد دانشگاه، گفت: ایدههای ما از ایدهآلهای ما میآیند و ایدهآلها از رویاها سرچشمه می گیرند و به تعبیر برخی اندیشمندان، حلقه واسط میان ایده و ایدهآل(رویا و تخیل)، ناخودآگاه انسان است. ایدهها عموماً محصول تخیل خلاق، تخیل نقاد و ناشی از نارضایتی خلاق از وضع موجود هستند. احتمالاً این سخن اینشتین که می گوید تخیل از دانش مهمتر است، مؤید این دیدگاه است. دانش از گذشته میآید، ایده از آینده.
وی دانشگاه را مهمترین نهاد بشرساخت در تاریخ دانست و افزود: مهم ترین نهاد و یا سازمان بشرساخت در دوران معاصر و در قرنهای اخیر، و یا حتی در تاریخ بشریت، دانشگاه است. چراکه مهم ترین نهاد خلق پرسش (و شجاعت پرسش)، دانشگاه است. همچنین می توان دانشگاه را مهم ترین نهاد حل مسئله(یا ارئه راه حل برای مسئله)، دانست. در طول تاریخ، نهادی با اهمیت دانشگاه در خلق پرسش، شجاعت پرسشگری و ارئه راه حل برای مسائل و مشکلات جوامع وجود نداشته است.
روشن در ادامه، با اشاره به اینکه یکی از مسائل اساسی کشور ما، فقدان پاسخ روشن به پرسش «چرا دانشگاه وجود دارد» است، افزود: همین ابهام نشان میدهد که ما با یک خلأ دانشی مهم در زمینه فهم ایده دانشگاه مواجه هستیم. امروزه دانشگاه های ایران بیش از آنکه دچار بحران کیفیت یا بحران کمبود منابع مالی یا ضعف نیروی انسانی یا ضعف حکمرانی باشند، دچار بحران معنا هستند. اغلب دانشگاه های ما نمیدانند چرا وجود دارند، فقط میدانند چگونه عملکردشان را گزارش کنند. دانشگاه در کشور ما در وضعیت تعلیق نهادی قرار دارد یعنی نه دانشگاه کلاسیک تولیدکننده معرفت ناب است، نه دانشگاه کارآفرین متصل به اقتصاد و بازار کار و نه سازمان اجتماعی مسئلهمحور و مسئولیت پذیر در قبال جامعه. احتمالاً یکی از دلایل این وضعیت، دولتیشدن بیش از حد معنا و مأموریت دانشگاه باشد.
به اعتقاد وی، طرح پرسش از «ایده دانشگاه» صرفاً یک بحث نظری یا تاریخی نیست. این پرسش، در واقع، پرسش از نسبت دانشگاه با جامعه، حاکمیت و آینده کشور است. تجربه جهانی به ما نشان میدهد که هیچ نظام آموزش عالیای بدون ایده شفاف در مورد دانشگاه، قادر به ایفای نقش تمدنی خود نبوده است. بنابراین، بازاندیشی در ایده دانشگاه، پیششرط هر اصلاح پایدار در آموزش عالی ایران است.
دکتر روشن ضمن تأکید بر ضرورت تداوم این گفتوگوها، هدف از برگزاری این نشست را پیوند زدن ایده و دانشگاه و پرداختن به یکی از مسائل بنیادین آموزش عالی کشور عنوان کرد چرا که به نظر وی، نقطه عزیمت تشخیص مسأله دانشگاه در کشور ما اندیشیدن در باب ایده دانشگاه است.
دانشگاه، مقالهنویسی و پیچیدگی مسائل اجتماعی
در بخش بعدی نشست، دکتر خسرو باقری، استاد دانشگاه تهران، بهصورت مفصل به بررسی معضلات دانشگاه ایرانی پرداخت. وی با طرح مسئله نسبت دانشگاه با مسائل اجتماعی گفت: یکی از چالشهای جدی دانشگاه این است که از آن انتظار حل مسائل اجتماعی میرود، در حالی که این مسائل بهشدت پیچیده، چندلایه و ریشهدار هستند.
وی با اشاره به دوگانه مقالهنویسی و حل مسئله افزود: گاه این تصور شکل میگیرد که دانشگاه باید به جای مقالهنویسی، مستقیماً به حل مسائل اجتماعی بپردازد. در حالی که مسائل اجتماعی آنقدر پیچیدهاند که حتی در جوامع توسعهیافته نیز دانشگاهها نمیتوانند بهتنهایی آنها را حل کنند، بهویژه در جوامعی مانند ایران که با مسائل اقتصادی، سیاسی، اقلیمی و بینالمللی بهطور همزمان مواجهاند.
دکتر باقری تأکید کرد: نقش دانشگاه بیش از آنکه حل مستقیم مسئله باشد، اندیشیدن، تحلیل، توضیح و کالبدشکافی مسائل است. دانشگاه میتواند به فهم بهتر مسائل کمک کند و حتی در بهترین حالت، به ارائه طرحهایی برای مواجهه با مسائل برسد، اما نباید از آن انتظار حل نهایی مسائل را داشت.
وی مقالهنویسی را یکی از ابزارهای اصلی انتقال اندیشه دانشگاهی دانست و گفت: مقاله زمانی ارزشمند است که در خدمت اندیشهورزی و تحلیل مسائل اجتماعی قرار گیرد. دانشگاه از طریق مقاله است که میتواند صدای خود را به دیگران برساند و بنابراین نمیتوان مقالهنویسی را بهطور کلی نفی کرد.
مسئله، راز و نقش دانشگاه در زیست انسانی
دکتر باقری در ادامه سخنان خود به تمایز میان «مسئله» و «راز» در زندگی انسانی پرداخت و گفت: همه امور زندگی از جنس مسئلههای قابل حل نیستند. برخی امور از جنس راز هستند و نیازمند تحمل، تأمل و تحیرند. زندگی انسانی تنها با حل مسئله تعریف نمیشود.
وی افزود: دانشگاه، بهویژه در حوزه علوم انسانی، فلسفه، الهیات و ادبیات، باید به این ابعاد رازآلود و وجودی زندگی انسان نیز بپردازد. این رشتهها وظیفه حل مسئله به معنای فنی ندارند، بلکه کارکرد آنها افقگشایی، معنابخشی و ایجاد امکان تأمل درباره هستی، مرگ و زیست انسانی است.
وی با انتقاد از غلبه نگاه کسبوکارمحور بر دانشگاه گفت: تبدیل همه رشتهها به ابزار حل مسئله و درآمدزایی، بهویژه در حوزه علوم انسانی و نظری، میتواند به تضعیف نقشهای بنیادین دانشگاه منجر شود.

رسالتهای دانشگاه روز به روز درحال گسترش است
در ادامه نشست، دکتر جعفر توفیقی، استاد دانشگاه تربیت مدرس و وزیر اسبق علوم، با تأکید بر پویایی ایده دانشگاه گفت: ایده دانشگاه یک مفهوم ایستا نیست. این ایده در طول قرنها تحول یافته و همچنان در حال تحول است. برخلاف برخی برداشتها، ما در ایران نیز از همان آغاز تأسیس دارالفنون و دانشگاه تهران، میدانستیم که دانشگاه برای چه هدفی ایجاد میشود.
وی افزود: دانشگاه در همه جای دنیا سه رسالت اصلی دارد؛ تربیت نیروی انسانی، توسعه مرزهای دانش و خدمت به جامعه. این سه رسالت در اسناد بینالمللی از جمله اسناد یونسکو نیز مورد تأکید قرار گرفته است.
دکتر توفیقی با بیان اینکه آنچه دچار تحول شده، شیوه تحقق این رسالتهاست، گفت: امروز از دانشگاه انتظار میرود نیروی انسانی خلاق، اندیشهورز و نوآور تربیت کند و از روشهای نوین یاددهی ـ یادگیری، یادگیری تعاملی و فناوریهای نوین، از جمله هوش مصنوعی، بهره بگیرد. این تحولات به معنای نفی گذشته نیست، بلکه به معنای گسترش و تعمیق نقش دانشگاه است.
مساله مندی ایده دانشگاه و پاسخ به چالش های معرفتی
در بخش پایانی نشست، دکتر غلامرضا ذاکرصالحی، استاد مؤسسه پژوهش و برنامهریزی آموزش عالی، سخنرانی خود را با موضوع مساله مندی ایده دانشگاه و پاسخ به چالش های معرفتی تشریح کرد.
ذااکرصالحی گفت: چالشهای فلسفی دانشگاه در عصر حاضر بسیار پیچیده و چندبعدی هستند. وی مثالی از این پیچیدگی را موضوع ضعف هویت دانشگاه دانستند که خود شامل: عدم تمایز(دانشگاه کالج مهارت محورنیست.بنگاه فناوری نیست.دبیرستان نیست )وعدم تداوم تاریخی برشمردند.
وی اضافه کرد پژوهش های فلسفی سفارشی نیستند و دانشگاه کترینگ نیست، لذا با یک نشست دوساعته این مباحث به نتیجه نمی رسد، ایده دانشگاه خلق الساعه نیست، پایی درگذشته دارد و دستی درآینده.
ذاکرصالحی افزود: درکنار ایده دانشگاه باید نگاهی به رئال دانشگاه داشته باشیم وگرنه بحثها ایدئالیستی وگاه شاعرانه وتخیلی میشوند. ازنظر وی ایده دانشگاه زمینه زدوده نیست، واقعیت دانشگاه و جامعه همیشه خودش را به ماتحمیل می کند گاهی هم چون آوار بر سرما خراب می شود، گاهی هم سیگنال قوی می فرستد.
بنظر وی رئالیسم انتقادی دست ما را باز می کند تا هم ازمفاهیم واسطه استفاده کنیم هم به واقعیت دانشگاه توجه داشته باشیم.
وی افزود الان دوره کانت نیست. هرچند کانت الهام بخش است اما دویست سال جلوتریم یعنی علاوه بر اندیشه کوله باری از تجربه نیز داریم. درآلمان هم ایده دانشگاه با مشکلی دربیرون مرتبط بود: شکست دولت پروس درجنگ با فرانسه در۱۸۰۶ میلادی و ضرورت بازسازی و نوسازی آلمان درپرتو تاسیس یک نهاد علمی که وحدت و اقتدار آلمان را تضمین کند.
درآلمان فلسفه و الهیات و اصلاحات اداری درکنار هم به بازسازی آموزش پرداختند آنها هم گریزی نداشتند از اینکه با واقعیت سروکارداشته باشند و به اصلاحات اداری توجه کنند.
هایدگر هم نظر به واقعیت داشت وقتی رئیس دانشگاه فرایبورگ بود درسخنرانی خود میگفت پیوند دانشگاه با اراده کل ملت، میگفت ماموریت تاریخی ملت آلمان، بعد می گفت خدمت به حقیقت.
هایدگر درسخنرانی دوم هم که اشاره کرد به بحران دانشگاه مدرن و تکنولوژی زدگی نظر به واقعیت داشت، جنگ جهانی او را بیدارکرده بود.
به اعتقاد ذاکرصالحی درشرایط فعلی با دوگانه هایی حل نشده ومزمن دست وپنجه نرم می کنیم که ایده دانشگاه را وضعیت تعلیق نگه داشته است.ازجمله:
۱. چالش معرفتی واشرافیت علوم سخت
۲ -چالش میانرشتهایبودن در ساختاررشته ای آموزش عالی ایران
۳. دوگانه اثباتگرایی یا تفسیرگرایی
۴. تجاریسازی نامناسب و ابزاری شدن معرفت
۵. چالش های ناشی از فناوری و دیجیتالی شدن
۶. چالش اخلاق و ارزشهای فرهنگی جامعه محلی