پیام خود را بنویسید
 

دکتر خانیکی: کاهش دوره کارشناسی باید در چارچوبی راهبردی و با نگاه اجتماعی و آینده‌نگر دنبال شود

 | تاریخ ارسال: 1404/7/19 | 
پنل تخصصی طرح بررسی کاهش سنوات تحصیلی در مقطع کارشناسی با محوریت رشته‌های علوم انسانی و اجتماعی، در مؤسسه پژوهش و برنامه‌ریزی آموزش عالی برگزار شد.


به گزارش روابط عمومی موسسه در این نشست، دکتر هادی خانیکی، استاد برجسته علوم ارتباطات و از چهره‌های شاخص علوم اجتماعی کشور، با نگاهی تحلیلی و انتقادی به بیان دیدگاه‌های خود درباره این سیاست پرداخت و بر لزوم «نگاه راهبردی»، «گفت‌وگوی ملی» و «بازنگری ساختاری در آموزش عالی» تأکید کرد.
به گفته او، «طرح کاهش سنوات تحصیلی» یکی از سیاست‌های مورد توجه وزارت علوم است که اجرای آن باید با تأمل در زمینه‌های اجتماعی، فرهنگی و علمی و با مشارکت فعال جامعه دانشگاهی همراه باشد.

نگاه راهبردی به جای اجرای شتاب‌زده
دکتر خانیکی در آغاز سخنان خود با اشاره به اهمیت جایگاه مؤسسه پژوهش و برنامه‌ریزی آموزش عالی در طراحی و ارزیابی سیاست‌های کلان وزارت علوم گفت: سؤال اصلی این است که آیا می‌خواهیم این سیاست را صرفاً به عنوان یک تصمیم اجرایی دنبال کنیم یا به عنوان یک سیاست راهبردی و تحول‌آفرین؟ به باور من، هر نوع تصمیم در حوزه آموزش عالی باید در قالب یک سیاست راهبردی و مبتنی بر تحلیل جامع زمینه‌ها و پیامدها اتخاذ شود.
وی افزود: در بسیاری از کشورها، تجربه‌های اصلاح ساختار آموزشی تنها زمانی موفق بوده که بر پایه شناخت عمیق از تحولات اجتماعی و نیازهای آینده جامعه طراحی شده‌اند. ما نمی‌توانیم صرفاً به کاهش عددی سال‌های تحصیل بسنده کنیم، بدون آنکه بدانیم این تغییر چه اثری بر کیفیت آموزش، مهارت‌افزایی و پیوند دانشگاه با جامعه دارد.

پنج بحران بنیادین در دانشگاه ایرانی
خانیکی با اشاره به نتایج مطالعات پیشین و گفت‌وگوهای ملی درباره وضعیت دانشگاه در ایران، تأکید کرد: نهاد دانشگاه در ایران امروز با پنج بحران جدی روبروست که بدون توجه به آن‌ها، هر سیاست اصلاحی ممکن است اثر معکوس داشته باشد.
او این بحران‌ها را چنین برشمرد:
۱. بحران کارکرد و اثربخشی – ناشی از تضعیف استقلال دانشگاه‌ها و کاهش نقش توسعه‌ای آن‌ها.
۲. بحران کیفیت آموزش – به دلیل رشد کمی بدون پشتوانه کیفی و غلبه مدرک‌گرایی.
۳. بحران عدالت آموزشی – بازتولید نابرابری‌های طبقاتی و جنسیتی در دسترسی به فرصت‌های تحصیلی.
۴. بحران ارتباطات جهانی دانشگاه – گسست در پیوند علم ایرانی با جریان جهانی دانش و فناوری.
۵. بحران علمی و مدیریتی – ناشی از غلبه ملاحظات سیاسی و اجرایی بر تصمیم‌سازی علمی.
وی افزود: اگر کوتاه‌سازی دوره کارشناسی بدون توجه به این پنج بحران طراحی شود، به‌جای حل مسئله، ممکن است بیماری‌های مزمن آموزش عالی را تشدید کند.

ضرورت بازطراحی عمیق برنامه‌های درسی
این استاد دانشگاه با تأکید بر اینکه کاهش مدت تحصیل باید با بازنگری اساسی در محتوای دروس و شیوه‌های آموزشی همراه باشد، اظهار کرد: کاهش ۲۰ تا ۲۵ درصد از واحدهای درسی نباید صرفاً از طریق حذف تعدادی درس صورت گیرد، بلکه باید بر پایه بازطراحی برنامه‌های درسی و یادگیری ترکیبی مبتنی بر فناوری انجام شود. کاهش صوری واحدها، بدون بازتعریف مهارت‌ها، تنها به افت کیفیت منجر خواهد شد.
او افزود: در حوزه علوم انسانی، نسبت میان دروس عمومی، اختیاری و تخصصی بسیار حساس است. هر تغییری در ساختار واحدها باید با درک عمیق از مأموریت این رشته‌ها و جایگاهشان در جامعه انجام شود، زیرا حذف نادرست دروس عمومی یا علوم پایه می‌تواند پیامدهای فرهنگی و اجتماعی گسترده‌ای داشته باشد.

 
تجربه‌های جهانی و الگوهای تطبیقی
دکتر خانیکی در بخش دیگری از سخنان خود با مرور تجربه‌های جهانی گفت: در جهان سه الگوی اصلی برای ساختار دوره کارشناسی وجود دارد: الگوی اروپایی سه‌ساله، الگوی آمریکایی چهار‌ساله و الگوی آسیای نوظهور که در کشورهایی چون چین و کره جنوبی بر بازتعریف رشته‌ها بر پایه فناوری و صنعت استوار است. ما باید ببینیم که به کدام الگو نزدیک‌تریم و بر اساس نیازهای واقعی کشور تصمیم بگیریم.
وی با اشاره به تجربه چین افزود:در سیاست آموزشی جدید چین، برخی رشته‌های سنتی مانند روزنامه‌نگاری چاپی حذف و رشته‌های میان‌رشته‌ای مبتنی بر هوش مصنوعی جایگزین شده‌اند. این کشور در کنار کوتاه‌سازی زمانی، عمق یادگیری و مهارت‌محوری را افزایش داده است. ما نیز اگر بخواهیم چنین سیاستی را اجرا کنیم، باید محتوای آموزشی خود را بازتعریف کنیم، نه اینکه صرفاً زمان تحصیل را کاهش دهیم.

 

فرصت‌های فناورانه و تهدید مهاجرت نخبگان
خانیکی در ادامه، تحولات فناورانه و اجتماعی را دو سوی متفاوت یک واقعیت واحد دانست و گفت: تحولات هوش مصنوعی و یادگیری ترکیبی فرصتی تاریخی برای نوسازی آموزش عالی است، اما در مقابل، مهاجرت نخبگان و کاهش امید و اعتماد اجتماعی در میان دانشجویان از تهدیدهای جدی پیش روی دانشگاه ایرانی است.
او هشدار داد: اگر دانشگاه خود را با تحولات فناورانه و نیازهای نوین مهارت‌افزایی سازگار نکند، ممکن است نقش اجتماعی آن از شرکت‌ها و نهادهای اقتصادی نیز پایین‌تر بیاید. امروز پرسش اساسی دیگر این نیست که «دوره کارشناسی چند سال طول می‌کشد؟»، بلکه این است که «دانشگاه در این مدت چه می‌کند و چه مهارتی به دانشجو می‌آموزد؟

سه شرط برای موفقیت سیاست کاهش سنوات
وی در بخش پایانی سخنان خود، سه شرط اساسی را برای موفقیت طرح کاهش سنوات تحصیلی برشمرد:
۱. بازنگری عمیق در ساختارها و برنامه‌های آموزشی به جای حذف سطحی دروس.
۲. مشارکت جمعی ذی‌نفعان و برگزاری گفت‌وگوهای کارشناسانه میان دانشگاه، دولت و انجمن‌های علمی.
۳. بهره‌گیری هوشمند از فناوری و داده‌ها برای سنجش کیفیت آموزش و مهارت دانش‌آموختگان.
او تأکید کرد: در غیر این صورت، این سیاست به انقباض دانش، کاهش مهارت و افت اعتماد اجتماعی منجر خواهد شد. کاهش سنوات تحصیلی اگر در بستر گفت‌وگو، پژوهش و آینده‌نگری دنبال شود، می‌تواند به فرصتی برای بازآفرینی آموزش عالی ایران تبدیل گردد.

ضرورت گفت‌وگوی ملی در آموزش عالی
دکتر خانیکی در پایان با تأکید بر نقش مؤسسه پژوهش و برنامه‌ریزی آموزش عالی در پیشبرد این گفت‌وگو گفت: بهتر است وزارت علوم این سیاست را نه در قالب بخشنامه‌های درون‌سازمانی، بلکه در چارچوب یک فرآیند گفت‌وگوی ملی پیش ببرد. میزهای گفت‌وگو میان استادان، انجمن‌های علمی، مدیران دانشگاهی و نهادهای مدنی می‌تواند الگویی تازه برای سیاست‌گذاری آموزشی کشور ارائه دهد. تنها در این صورت است که کاهش سنوات تحصیلی می‌تواند به اصلاح واقعی ساختار آموزش عالی منجر شود.

کلیدواژه ها: نشست علمی | سلسله سخنرانی | سخنرانی | هادی خانیکی |