پیام خود را بنویسید
 

گفتگوی دکتر غلامرضا ذاکرصالحی با خبرگزاری ایرنا

 | تاریخ ارسال: 1397/8/13 | 

عوامل بحران زای آموزش عالی کدامند

تهران - ایرنا -«طبیعتاً وقتی کمیت زیاد شود، خود به خود بر کیفیت و سرانه دانشجو تأثیر می‌گذارد و بحران مالی هم ایجاد می‌کند. از این رو این بحران‌ها به هم مرتبط هستند. » این نکات را یک پژوهشگر برگزیده از منظر نگرانی بابت آینده آموزش عالی ایران مطرح می سازد.

مؤسسه پژوهش و برنامه‌ریزی آموزش عالی از جمله مراکزی است که پژوهش‌های بنیادینی در حوزه آموزش عالی و آینده‌نگاری آن انجام داده است



 

عوامل بحران زای آموزش عالی کدامند

تهران - ایرنا -«طبیعتاً وقتی کمیت زیاد شود، خود به خود بر کیفیت و سرانه دانشجو تأثیر می‌گذارد و بحران مالی هم ایجاد می‌کند. از این رو این بحران‌ها به هم مرتبط هستند. » این نکات را یک پژوهشگر برگزیده از منظر نگرانی بابت آینده آموزش عالی ایران مطرح می سازد.

مؤسسه پژوهش و برنامه‌ریزی آموزش عالی از جمله مراکزی است که پژوهش‌های بنیادینی در حوزه آموزش عالی و آینده‌نگاری آن انجام داده است

غلامرضا ذاکر صالحی عضو مؤسسه پژوهش و برنامه‌ریزی آموزش عالی در گفت و گو با خبرنگار گروه دانشگاه ایرنا، به بیان مسائل کنونی این حوزه پرداخته ، از نظر وی ضروری است دست اندرکاران آموزش عالی برای آینده نگری تحصیلات عالی این موارد را مدنظر قرار دهند
گفت و گو را در ادامه می خوانید

** 
ایرنا: روند جهانی آموزش عالی در سطح دانشگاه‌های معتبر جهان به کدام سمت می‌رود و چه مؤلفه‌هایی در آینده آموزش عالی تأثیرگذارتر و تعیین‌کننده‌تر است؟

**ذاکر صالحی: به طور معمول برای دانشگاه‌ها سه مأموریت قائل می‌شوند؛ ، آموزش ، پژوهش و خدمات اجتماعی. زمانی بحث‌هایی چالشی در خصوص آموزش و پژوهش بین آکادمینیسم‌ها مطرح بود ولی در حال حاضر مباحث چالشی به مأموریت سوم دانشگاه‌ها یعنی خدمات اجتماعی منتقل شده است؛ اینکه معنای خدمات اجتماعی چیست و ماهیت و مصادیق آن کدام است

این مباحث مبتنی بر آن چیزی است که امروزه تحت عنوان مسئولیت اجتماعی دانشگاه خوانده می‌شود. البته عده‌ای معتقدند مأموریت سوم دانشگاه، مشاوره است، عده‌ای دیگر معتقدند مأموریت آن ارتباط با صنعت است، عده‌ای هم معتقدند مأموریت سوم دانشگاه، انواع خدمات اجتماعی عام‌المنفعه است و عده‌ای هم بر آنند که مأموریت سوم محدود به این است که دانشگاه در حوادث غیرمترقبه به کمک جامعه آمده و برای حل مشکلات کمک کند

در هر صورت روند انتقال بحث‌های چالشی از مأموریت اول و دوم دانشگاه‌ها به سمت مأموریت سوم به عنوان مسئولیت‌های اجتماعی دانشگاه‌ها ، مشخص است

از طرفی دانشگاه‌ها با بحران‌های به هم پیوسته‌ای مانندبحران  مشروعیت، بحران هژمونی، بحران نهادی، بحران کمیت، بحران کیفیت و بحران مالی مواجه هستند. این موارد شش بحران هستند که نام آن‌ها را بحران‌های متوالی و به هم پیوسته آموزش عالی می‌گذارم

این چالش‌ها در غرب مطرح اند و احتمالا در ایران هم می‌تواند مطرح باشد. هر کسی که بخواهد در مورد آینده‌پژوهی آموزش عالی مطالعه یا فکر کند ناگزیر باید به این بحران‌های به هم پیوسته هم بپردازد

بحران هژمونی به این معناست که دانشگاه دیگر آن سیطره قدیم را بر جریانات دانش ندارد. بحران مشروعیت به این معناست که نهادها و مؤسسات بیرون از دانشگاه‌ها، به‌عنوان یک رقیب وارد خدمات آموزشی شده‌اند. بحران نهادی به این معناست که دانشگاه تنها نهادی نیست که نیاز بنیادین به آموزش را پاسخ می‌دهد. از این رو ، این نهاد اگر نتواند یک نیاز بنیادین را جواب دهد، خود به خود تجزیه می‌شود و تمامیت خود را از دست می‌دهد.

بحران کمیت هم از دهه ۱۹۹۰ که تعداد دانشجویان در غرب دو برابر شده بود، آغاز شد. از آن زمان کارشناسان آموزش عالی (مانند پرکینز) زنگ‌های خطر را به صدا درآوردند و بر این نکته تأکید داشتند که امکانات دانشگاه‌ها، متناسب با دو برابر شدن دانشجو، توسعه پیدا نکرده است
طبیعتاً وقتی کمیت زیاد شود، خود به خود بر کیفیت و سرانه دانشجو تأثیر می‌گذارد و بحران مالی هم ایجاد می‌کند. بنابراین این بحران‌ها به هم مرتبط هستند

علاوه بر این بحران‌ها، در بیرون از دانشگاه ما چند روند داریم که دانشگاه را تحت فشار قرار می‌دهد. تجاری شدن آموزش عالی که می‌توان از آن تحت عنوان کالایی شدن و بازاری شدن هم نام برد، یکی از این روندهاست. روند دیگر توده‌ای شدن دانشگاه است

وقتی دانشگاه توده‌ای شد از نظر فرهنگی هم چیزی شبیه کوچه و بازار می‌شود؛ به این معنا که هر فرهنگی در کوچه و بازار می‌بینید، ممکن است مینیاتور کوچک شده‌ای از آن را در دانشگاه‌ها هم ببینید. مشابه رفتارها، هنجارها و ارزش‌هایی که در جامعه رواج پیدا می‌کند


** 
ایرنا: آیا منظور از توده‌ای شدن گسترش و پوشش دادن همه اقشار است؟ 

**ذاکر صالحی: بله. منظور هم افزایش و فراگیری کامل نرخ ثبت نام جوانان ۱۸ تا ۲۲ سال است هم سایر اقشار مانند بزرگسالان، هم توسعه آموزش عالی مجازی و الکترونیکی. عده‌ای می‌گویند توده‌ای شدن خوب است؛ به شرطی که دانشگاه را سطحی و مبتذل نکند.

در واقع فرض این است نهاد دانشگاه، باید نقش رهبری‌کننده هم داشته باشد. اما وقتی دانشگاه توده‌ای، popular و سپس سطحی می‌شود دیگر نمی‌تواند نقش خود را به‌عنوان یک نهاد هنجار فرست که ارزش‌های عالی را در جامعه تعمیق می‌دهد، ایفا کند

به طور کلاسیک دانشگاه نهادی است که علم و فرهنگ را رهبری کند، دید دهد، افق‌گشایی کند و چشم‌اندازهای جدید پیش روی جامعه ایجاد کند. اما حالت دیگر این است که گفته شود قرار نیست دانشگاه چنین کارکردهایی داشته باشد بلکه عده‌ای وارد دانشگاه می‌شوند، مدرک می‌گیرند و می‌روند

این افراد نه لازم است کاری با روندهای جهانی علم داشته باشند و نه قدرت رهبری و تلفیق‌کنندگی پیدا کنند. این دیگر آموزشگاه است نه دانشگاه
من دارم تلاش می‌کنم تصویر بزرگ‌تر را از چالش‌ها و روندهای آموزش عالی نشان بدهم تا به قول غربی‌ها، seeing Forward، افق‌های پیش رو را ببینیم

سومین روند مجازی شدن، دیجیتالی شدن و الکترونیکی شدن است. اگر با این روند خوب برخورد نشود، اگر عقلانی نشود، اگر متوازن نباشد، تبدیل به یک چالش می‌شود. اگر این روند با اهداف بنیادین آموزش عالی در بیفتد و کیفیت دانشگاه‌ها را به خطر بیندازد، تبدیل به چالش می‌شود

**
ایرنا: مقصود شما از اهداف بنیادین آموزش عالی آیا همان تعلیم و تربیت است؟ 

**ذاکر صالحی:  اهداف آموزش عالی لیست مفصلی دارد. در آمریکا کاتالوگی به نام کاتالوگ اهداف آموزشی عالی دارند. این اهداف حتی در کشور لیبرال و پاراگماتیستی مثل آمریکا مواردی مانند رشد شخصیت، کشف نفس خود، رشد استعدادهای بالقوه دانشجویان و مواردی از این دست را هم در بر می‌گیرد

در کنار کلان‌ روندهای آموزش عالی در جهان، در سطح جزئی‌تر نیز اتفاقاتی در حال وقوع است. این اتفاقات ناشی از آن است که دانش سبک یک، که مبتنی بر علوم تجربی دانشگاهی است، به قول گیبُنز، در حال تبدیل شدن به دانش سبک دو است

دانش سبک دو دانشی است که اجتماعی‌تر بوده، با بافت‌ها و زمینه‌ها پیوند نزدیک‌تری دارد و کاربردی‌تر است. در نظام تولید دانش سبک دو یا گیبنزی، زمینه‌های طرح و حل مسائل زمینه کاربرد است. قبلاً این زمینه‌ها آکادمیک بود و علم هدف رازگشایی داشت، اما در حال حاضر علم کاربردی‌تر و مداخله‌ای‌تر شده است

نقش رشته در گذشته، رشته‌ای بوده ولی امروزه فرارشته‌ای است. یعنی اگر ما در گذشته رشته داشتیم، هم اکنون فرارشته داریم. منظور همان در هم رفتگی شناخت و ایجاد حوزه‌های شناختی جدیدی است که دیگر نمی‌توان اسم یک رشته را بر روی آن‌ها گذاشت. مثلاً علم سیاست‌پژوهی به همه رشته‌ها سرک می‌کشد ولی منتسب به هیچ رشته‌ای نیست

مطالعات منطقه‌ای هم به همین صورت است. در شاخه‌ای مانند علوم شناختی هم از علوم کامپیوتر، هم از علوم مغز و اعصاب و هم از حوزه یادگیری استفاده می‌شود

مهارت‌ها در گذشته یکسان‌تر بود ولی امروزه ناهمگون و متعدد شده است. مثلاً در رشته مکانیک می‌بینید فروعات و شاخه‌های مختلفی ایجاد شده است که گاهی متخصصین هر گرایش زبان یکدیگر را هم نمی‌فهمند

پیشتر سازمان‌های علمی، از جمله دانشگاه‌ها، مرتفع‌تر و دائمی‌تر بودند ولی امروزه سازمان‌های علمی، موقتی‌تر و پهن‌تر شده‌اند. سازمان تخت شده و سلسله مراتب کمتری دارد

مسئولیت اجتماعی در دانشگاه گذشته کم بوده؛ به این معنا که دانشمند اثر خود را منتشر می‌کرده است و کاری نداشته که از آن اثر استفاده می‌شود یا خیر. اما گفته می‌شود که امروزه مسئولیت اجتماعی بیشتر شده استحداقل نیازآن بیشتر احساس می شود.

بازاندیشی در گذشته کمتر بوده و امروزه بیشتر شده است؛ به این معنا که علما و دانشمندان در مراکز علمی و دانشگاه‌ها بیشتر در علم‌شان، در رویه‌های‌شان، در صورت‌بندی کارهای روزمره خود نقد و بازاندیشی کرده و تغییر ایجاد می‌کنند. این در حالی است که در گذشته کمتر حاضر به تغییر بودند

کنترل کیفیت در گذشته مبتنی بر مرور همکاران بوده است و در روند جدید ارزیابان وسیع‌تر و ناهمگون‌تری وارد عرصه کنترل آموزش و پژوهش می‌شوند. برای مثال صاحبان کارخانه‌ها و صنایع، خانواده‌ها و نهادهای مدنی هم دخالت و اظهار می‌کنند که چه توقعاتی از دانشگاه دارند. قبلاً این توقعات غالبا مطرح نمی‌شد اما امروزه به ‌صراحت اظهار می‌شود

در گذشته به خاطر اینکه بیشتر نخبگان به دانشگاه می‌رفتند برابری و دستیابی در دانشگاه‌ها و نهادهای علمی کمتر بوده، اما امروزه، به علت باز و توده‌ای شدن دانشگاه و میسر شدن امکان ورود همگان به دانشگاه، برابری و دستیابی بیشتر شده است. قبلاً ورود به دانشگاه یک امتیاز تلقی می‌شد، ولی امروزه یک حق تلقی می‌شود و وقتی حق تلقی شود یعنی همه می‌توانند وارد دانشگاه شوند

در گذشته اثربخشی نهادهای علمی کمتر بوده و اظهار می‌شود که در حال حاضر جریان آموزش عالی به سمتی می‌رود که اثربخشی آن بیشتر شود. همچنین مشروعیت کمتر بوده و امروزه در حال بیشتر شدن است. اعتماد به دستاوردهای علمی قبلاً قوی بوده و الان دارد ضعیف می‌شود.

چون دانشمندان منتظر قطعیت نمی‌مانند و نتایج مرحله‌ای پژوهش خود را منتشر می‌کنند. آن‌ها می‌گویند شاید هم در پژوهش‌مان اشتباه کرده باشیم اما اگر به این نتیجه رسیدیم که اشتباه کرده‌ایم حرف خود را پس می‌گیریم. این در حالی است که قبلاً منتظر می‌ماندند تا به یک تئوری قطعی برسند و بعد آن را منتشر کنند. بنابراین اعتبار ادعاها کمتر شده اما در مقابل جسارت برای انتشار بیشتر شده است.

در زمینه متون درسی هم قبلاً متن مکتوب با مؤلف معین محوریت داشته ولی الان نرم‌افزارهای آموزشی و ابرمتن‌ها  وopen course ware ها وارد بازی شده‌اند. الگوی تعامل قبلاً الگوی معلم و متعلِم بوده ولی امروزه الگوی تعامل، هوش جمعی در محیط مجازی و شکل‌گیری فضای یادگیری است

در این شرایط ممکن است، غیر از معلم و متعلِم، دیگرانی هم در این فضا حضور داشته باشند و در کار یادگیری دخالت کنند. فرآیند یادگیری در گذشته نزدیک و یک سویه بوده ولی الآن از راه دور، متعامل‌تر، دموکراتیک‌تر و مشارکت‌جویانه‌تر شده است. مکان آموزش قبلاً کلاس بوده که یک مکان محدود تلقی می‌شود، ولی امروزه نامحدود شده است و شبکه‌ها، جامعه اطلاعاتی، بزرگراه‌ها و جریان‌های اطلاعاتی مکان یادگیری ما هستند.

قبلاً نقش استاد، مدرِس روشنفکر بوده است، اما امروزه استاد نقش یک مشاور، یک تسهیل‌گر و فراهم کننده نرم‌افزار را دارد. شاید دیگر استاد درس ندهد و فقط نرم‌افزار را معرفی کند و به شما یاد بدهد که چگونه تجاربتان را جمع‌بندی کنید.

سازمان‌های دانشگاهی هم قبلاً متمرکز، نهادی و دارای ساختار رسمی بوده ولی امروزه سازمان‌های دانشگاهی غیرمتمرکز، شخصی شده، غیر سلسله مراتبی و ناپایدار شده است که گاهی شبیه به سازمان‌های تجاری و گاهی هم شبیه یک سازمان موقت است


**
ایرنا: ارزیابی شما از این روندها چیست و ما چه واکنشی باید نسبت به این جریان‌ها داشته باشیم؟ 

**ذاکر صالحی: این روندها، هم جهات مثبت و هم جهات منفی دارند و ما نمی‌توانیم از همه این روندها تقلید کنیم. ما بر اساس منفعت خودمان و بر اساس اقتضائات بومی خودمان، باید این روندها را وارد چارچوب‌های عقلانی و بومی خودمان کنیم و آن را که برای ما مفید است مورد اقتباس فعال قرار دهیم. اقتباس فعالی که می‌گویم در مقابل اقتباس منفعلانه است؛ یعنی اقتباس هوشمند. در هر صورت باید از این روندها استفاده کنیم.

**
ایرنا: آقای دکتر آیا می‌شود تحولات متعددی را که در جریان است و برشمردید به چند مؤلفه برگرداند و گفت این مؤلفه‌ها هستند که در سطوح و اشکال مختلف، مسائل و تحولات را رقم می‌زنند؟ 

**ذاکر صالحی: بله! من این را به تقابل فناوری و فرهنگ برمی‌گردانم. در دانشگاه قدیم، فرهنگ، اخلاق، معنا و ارزش‌های بنیادین آکادمیک حاکم بود. در زمان حاضر فناوری و تکنولوژی به دانشگاه فشار می‌آورد تا همه بنیان‌های جامعه را در اختیار بگیرد و همه چیز را بازاری کرده و یک علم صنعتی شده را به عنوان آیدیال تایپ علم مطرح کندبازار می خواهد برنامه خودرابه دانشگاه دیکته کند.

**ایرنا: در عین حال فناوری در این روند از خودش کارآمدی هم نشان می‌دهد و تأییدات فراوانی را جلب می‌کند. این طور نیست؟

**ذاکر صالحی: بله! ولی فرهنگ را به حاشیه می‌برد. تحقیق عباسی در سال ۱۳۸۹ و تحقیق خواجه‌لو در سال ۱۳۹۰ در ایران نشان داده است که وقتی آموزش عالی تجاری می‌شود، هم آزادی علمی استاد کاهش پیدا می‌کند، هم اخلاق علمی اُفت پیدا می‌کند و هم نقادی؛ به خاطر این که تأمین مالی از طرف یک کارفرما در بیرون از دانشگاه و در بازار انجام شده و باید نظر او  حتما تأمین شود. دیگر نمی‌توان او را نقد کرد. نتیجه این جریان هم این خواهد بود که اعتماد به دستاوردهای علمی کاهش پیدا می‌کند. این‌ها آسیب‌هایی است که این روندها می‌تواند برای ما ایجاد کندتجاری شدن ناقص وبی برنامه این پیامدها رادارد.

**ایرنا: برداشت من از صحبت‌های شما این است که زمینه‌ساز همه این‌ها پراگماتیک شدن مناسبات میان انسان‌هاست

**
ذاکر صالحی: به علاوه تکنولوژیک شدن و بوروکراتیک شدن. اینها عمق را از فرهنگ می‌گیرند و دانشگاه هم دنباله‌رو همین جریان می‌شود. در این جا بازار و صنعت ارزش‌های خود را به دانشگاه دیکته می‌کنند و این برای تمامیت آکادمی اتفاق جالبی نیست. تعبیر انگلیسی دانشگاه، یعنی University، به معنای کائنات و عالم است و برای خودش یک جهان کوچک(universe) است

این که بازار برنامه خودش را به دانشگاه و جهان علم دیکته کند، به معنای تحقیر این جهان کوچک است. بازار، در حقیقت، علاوه بر برنامه‌ها، ارزش‌ها و هنجارهای خود را هم به دانشگاه دیکته می‌کند. در اینجا استاد به پیمانکار تبدیل می‌شود و هر استادی که بیشتر پول در بیاورد و قرارداد بیشتری ببندد تبدیل به پیمانکار بهتر می‌شود. هر استادی که پول بیشتری به دانشگاه می‌آورد استادتر است؛ نه استادی که اندیشنده و متفکر است و دانش دست اول تولید می‌کند

شما کافی است در بسته‌بندی دانش مهارت داشته باشید و بتوانید دانش‌های دست دوم و سوم را خوب بسته‌بندی کرده و تحویل دنیای صنعت و تجارت دهید تا استاد موفقی باشید. بنابراین در اینجا هنجارهای سودگرا بر هنجارهای فضیلت‌گرا در داخل دانشگاه غلبه پیدا می‌کنند و این یک آسیب ایجاد می‌کند. فردگرایی بر جمع‌گرایی ممکن است غلبه پیدا کنند. فرهنگ ابزارگرا بر فرهنگ غایت‌گرا غلبه پیدا می‌کند. فرهنگ بوروکراتیک بر فرهنگ علمی غالب می‌شود و فرهنگ آکادمیک که نگاه بلندمدت دارد، به یک فرهنگ معطوف به سود تبدیل می‌شود.

علاوه بر این که در کشورهای جهان سوم ممکن است تجاری شدن دانشگاه، دچار بدفهمی شده، به امور نامربوطی تقلیل پیدا کند و در مجموع بد عملیاتی شود و صرفاً در قالب پول در آوردن و به عنوان یک کسب و کار تفسیر شود. این در حالی است که ما می‌گوییم علم، فقط به ثروت تبدیل نمی‌شود.

علم دانشگاه گاهی به ثروت، گاهی به منزلت در حوزه اجتماعی، گاهی به هنجار در حوزه فرهنگی و گاهی به سیادت و قدرت در حوزه سیاسی تبدیل می‌شود. بنابراین ما یک مدل خطی تبدیل علم به ثروت نداریم. این مدل خیلی کهنه و قدیمی و ناکارآمد است

در حقیقت ما یک مربع با چهار ضلع داریم که شامل ثروت، منزلت، هنجار و سیادت است. این مدل با آنچه ما به آن روح دانشگاه و روح University از آن یاد می‌کنیم، سازگارتر است. می‌دانید که خودِ علم هم مستقیماً و بی‌واسطه به ثروت تبدیل نمی‌شود و نیاز به نهادهای میانجی دارد. این نهاد میانجی فرهنگ، جامعه مدنی، اجتماعات علمی و اجتماعات نوآورانه است

این‌ها کجا هستند؟ اگر این‌ها را در نظر آوریم متوجه می‌شویم که باید یک نگاه فرهنگی ـ اجتماعی به دانشگاه داشته باشیم؛ حتی اگر بخواهیم علم را فقط به ثروت تبدیل کنیم. در حال حاضر ما با خیل زیادی از دانشجویان بزرگسال در دانشگاه‌ها روبرو هستیم که هم شغل و هم درآمد خوبی دارند اما در سن ۴۰ سالگی یا بالاتر به دانشگاه آمده‌اند

وقتی از این افراد می‌پرسیم برای چه به دانشگاه آمده‌اید می‌گویند ما علم را دوست داریم و برای همین است که به دانشگاه می‌آییم تا چیزی یاد بگیریم. این را دیگر نمی‌شود با آن مدل خطی توجیه کرد. این‌ها برای آگاهی به دانشگاه می‌آیند و این آگاهی برای آن‌ها نفع دارد. بنابراین نفع فقط از جنس ثروت نیست و ممکن است از جنس  آگاهی باشد


**
ایرنا: اگر برگردیم به آن شش مورد چالشی که اشاره داشتید، در حال حاضر دانشگاه‌های ما بیشتر با کدامیک از آن چالش‌ها روبرو هستند و یا کدامیک را جدی‌تر می‌دانید؟ 

**ذاکر صالحی: به نظر من، ما نمی‌توانیم جدای از جریان جهانی علم باشیم. مخصوصاً که این بحران‌ها به هم پیوسته‌اند و امواج تلاطم این دریا به ساحل ما هم رسیده است. همین رشد کمّی افسارگسیخته‌ای که در دو دهه گذشته در ثبت نام دانشجویان داشتیم، کافی بوده که همه این بحران‌ها را در ایران تشدید کند

ما الآن دو هزار و ۶۸۰ مؤسسه آموزش عالی داریم که در مقایسه با کشورهای پیشرفته هم بعضاً رقمی بالاتر است. ما بدون اینکه به فکر زیرساخت‌ها و اشتغال آینده دانشجوها باشیم چندین برابر بعضی از کشورهای دارای نظام‌های آموزش عالی پیشرفته مؤسسه تأسیس کرده و دانشجو ثبت نام کرده‌ایم و به این صورت این بحران‌ها را به دست خودمان تشدید کرده‌ایم

**
ایرنا: این که این گسترش کمی به چالش‌های مشروعیت، هژمونیک و نهادی دانشگاه در جامعه ما دامن بزند را چقدر جدی می‌دانید؟ 

**ذاکر صالحی: وقتی چنین گسترشی اتفاق می‌افتد اساساً هویت دانشگاه زیر سؤال می‌رود. شما در رسانه‌ها کارنامه فردی کنکور  داوطلب ورود به دوره کارشناسی ارشد را می‌بینید که از هر پنج آزمون نمره صفر گرفته و در بالای کارنامه درج شده است: «مجاز به انتخاب رشته». وقتی شما چنین افرادی را که هیچ انگیزه و علاقه‌ای برای درس خواندن ندارند، دعوت و ترغیب به ورود به دوره تحصیلات تکمیلی می‌کنید، دارید اعلام می‌کنید که آن جایی که این فرد به آن وارد شده دیگر دانشگاه نیست

این جا ممکن است یک مرکز آموزشی شخصی باشد ولی دیگر University و دانشگاه نخواهد بود. یا فرض کنید که اطلاعیه می‌دهند افرادی که در مصاحبه یا آزمون دکتری موفق به ثبت نام هم نشده‌اند، یا خواب مانده اندالان می‌توانند برای مصاحبه تشریف بیاورند

این روند، یک روند خطرناکی است که باید هر چه زودتر متوقف شود و ما باید به کیفیت بپردازیم. عمیق‌تر از کیفیت البته مسئله این است که بنیان‌های فرهنگ آکادمیک به خطر افتاده و ما باید به یونیورسیته بازگشت کنیم. حتی اگر دانشگاه غربی را هم قبول داشته باشیم، بنیان‌های دانشگاه غربی، بنیان‌های اخلاقی عمیقی داشته که در حال فراموش شدن هستند.

اگر هم بخواهیم به دانشگاه ایرانی ـ اسلامی برگردیم، یعنی به جندی شاپور، به الاَزهر، به نظامیه‌ها، به بیت الحکمه‌ها بخواهیم برگردیم، باز آن چیزی که الان می‌بینیم وضعیت خطرناکی را ایجاد کرده که باید متوقف شود. در مجموع وضعیت فعلی ضرورت بازگشت به یونیورسیته، بازگشت به فرهنگ دانشگاهی و بازگشت به ارزش‌ها و هنجارهای علمی و اخلاقی را دو چندان کرده است


**
ایرنا: آیا با وجود این تحولات همچنان دانشگاه پابرجا خواهد ماند یا لازم است برای برقرار نگه داشتن آن تلاش کرد؟ 

**ذاکر صالحی: این ویژگی که شما اشاره کردید، یعنی ابهام و خاکستری بودن، ویژگی فرآیند کار آینده‌پژوهی است. آینده‌پژوه همیشه در میانه فضا و در طیفی از فضای ابهام و خاکستری حرکت می‌کند و این هنر یک آینده‌پژوه است که بتواند در حقیقت نوری بتاباند و فضای آینده را تا حدی نشان دهد

در آینده دانشگاه ایرانی سه چیز می‌تواند مؤثر باشد. یکی روندها (Trends) است که به آن‌ها اشاره شد. دوم رویدادها (events) است. فرض کنید ممکن است رویدادی پیش آید و یک گسست در این روند ایجاد کند. ما خوشحال می‌شویم اگر روندی آسیب‌زا باشد رویدادی اتفاق بیفتد که جلوی آن آسیب را بگیرد. البته به عکس آن هم ممکن است؛ این که روند مثبتی در جریان باشد و یک رویداد پیش بیاید و جلوی آن اتفاق خوب را بگیرد؛ مانند جنگ. جنگ رویدادی است که جلوی رشد و توسعه را می‌گیرد و توقف ایجاد می‌کند. امر سوم تصورات ما از آینده (Images) است. این تصورات اگر رو به جلو، مفید و سازنده باشد در بین نخبگان و افراد یک جامعه، خودش آینده را می‌سازد. این‌ها هر چند از جنس تصور هستند ولی در ساختن آینده دخالت می‌کنند.

بنابراین اگر سیاستگذارایرانی بتواند تصوراتی سازنده، مفید و خوب را میان جامعه دانشگاهی ترویج کند، و خودِ جامعه دانشگاهی هم این کار را انجام دهد و همچنین سایر نهادهای متولی هم اقدام به این کار کرده و همگی روندهای مثبت را تقویت و روندهای آسیب‌زا را تضعیف کنیم، اثر منفی Event ها را کاهش دهیم و Image های سازنده، شوربرانگیز و برانگیزاننده‌ای را در جامعه علمی ایجاد کنیم، آن وقت می‌توانیم به بقای دانشگاه در این امواج پرتلاطم امیدوار باشیم.

بنابراین از دیدگاه من بقای دانشگاه در دنیا، و از جمله در ایران، مشروط به هوشمندی و رهبری و مدیریت قوی است. اگر این دو شرط وجود داشته باشد، آسیب‌ها قطعاً کمتر می‌شود و ما می‌توانیم دانشگاه را حفظ کنیم. اگر هوشمند نباشیم بقول "دانیل بل" آینده به ما شبیخون می‌زند و ما را محاصره می‌کند و آن وقت برای اینکه یک حرکت سازنده‌ای را انجام دهیم، دیر است

در حال حاضر، بین متفکران آموزش عالی این بحث وجود دارد که در آینده ممکن است دانشگاهی وجود نداشته باشد. برای مثال بُردیو می‌گوید دانشگاه رو به فنا و نابودی می‌رود و دیوارهای دانشگاه خراب شده است. عده‌ای می‌گویند دانشگاه به نهادهای دیگر تجزیه می‌شود؛ مثلاً آموزش آن را برخی نهادهای بیرون از دانشگاه به عهده می‌گیرند و پژوهش و خدمات اجتماعی آن را هم گروه‌های دیگری انجام می‌دهند

ولی عده‌ای از آکادمیسین‌ها که مانند بنده خوش‌بین هستند، معتقدند دانشگاه تمامیت خود را حفظ و در مقابل این امواج مقاومت خواهد کرد. این امواج بازاری شدن، Commercialization و Marketization، که به معنای همان بازاری شدن یا تجاری شدن است، و امواج مجازی شدن و توده‌ای شدن، خیلی قوی هستند و ممکن است که دانشگاه را منهدم کنند

اما اگر خود آکادمیسین‌ها تحرک خوبی داشته باشند و از «فرهنگ آموزش و یادگیری» دفاع کرده و آن را تقویت کنند، می‌توانند این امواج را وارد چارچوب‌های عقلانی کنند. به این روش آن‌ها می‌توانند شتاب این امواج را بگیرند و آن‌ها را در خودشان و در آکادمی حل کنند تا آکادمی شکسته نشود و در هم نریزد

**
ایرنا: اگر کارکردهای دانشگاه را بتوان به ‌صورت تقسیم شده در جاهایی دیگری حاصل کرد، حفظ دانشگاه چه ضرورتی دارد؟ 

**ذاکر صالحی: اگر شما دانشگاه را یک مؤسسه یا مرکز بدانید (Instute)، در این صورت اگر منحل شود هیچ نگرانی نیست. یک مرکز منحل می‌شود و یک مرکز دیگر به‌جای آن متولد می‌شود. اما دانشگاه یک Instute نیست بلکه یک Instution یعنی یک نهاد است

نهاد پویایی و پایداری دارد، انحلال‌ناپذیر است و به یک نیاز بنیادین جواب می‌دهد؛ مثل نهاد خانواده، نهاد دولت. بنابراین به دلیل این که نهاد علم یک نهاد است، ما به فکر پویایی و پایداری آن هستیم. در غیر این صورت ممکن است هزاران مرکز، هزاران مؤسسه و هزاران Institute وجود داشته باشد که منحل شوند و جای خود را به صدها مرکز دیگر بدهند و آن‌ها بیایند و کارکرد این‌ها را به عهده بگیرند.

اما نهاد به قوت خودش باقی است. آن خانم خانه‌داری که به دانشگاه پیام نور می‌آید و در سن ۴۵ سالگی می‌گوید من می‌خواهم تاریخ بخوانم، فلسفه بخوانم، روانشناسی بخوانم، او مطالبه آگاهی می‌کند. این مطالبه، یک مطالبه همیشگی است و باید نهادی باشد که به آن پاسخ دهد. شما می‌خواهید اسم آن را دانشگاه بگذارید یا چیزی دیگر


** 
ایرنا: پس متفکرانی که از پایان دانشگاه سخن می‌گویند و بنا به گفته شما فرد برجسته‌ای نظیر بوردیو هم یکی از آن‌هاست، چه تصوری از این موضوع دارند؟ 

**ذاکر صالحی:البته فقط بوردیو نیست. آن‌ها همه نگران هستند و از سر نگرانی چنین سخنی را مطرح می‌کنند. آن‌ها هم دوست دارند که چنین اتفاقی نیفتد و در حقیقت می‌خواهند زنگ‌های خطر را به صدا درآورند

**
ایرنا: آیا این به این معناست که فقط یک احتمال را بیان می‌کنند و قطعیتی در بیانشان نیست؟ 

**ذاکر صالحی: می‌گویند به‌زودی این اتفاق می‌افتد، پس مواظب باشید. اگر می‌خواهید نهاد قوی‌تری جایگزین آن کنید یا اگر می‌خواهید در خود این نهاد اصلاحات درونی ایجاد کنید تا بتواند نیازهای جدید را پاسخ دهد، چاره‌ای بیندیشید

به عنوان مثال وقتی دانشگاه مجازی شود، دیگر شما نه به ساختمان نیاز دارید و نه به لشکر کارمندان. کلاس درس به معنای گذشته و سنتی هم دیگر معنا ندارد. بنابراین شما نمی‌توانید با تمام اشکال، رویه‌ها و فرآیندهای سنتی، در عین حال دیجیتالی و مجازی شوید. اگر می‌خواهید با این روند همراهی کنید، باید تغییرات اساسی کنید

اگر هم زیاد مقاومت کنید، در هم شکسته می‌شوید. بنابراین دانشگاه و دانشگاهیان باید به خودشان بیایند و این روندها و فشارهای بیرونی را در درون خود آکادمی به‌صورت عقلانی، پاسخ فعال دهند. راهی غیر از این نیست. به این دلیل است که من می‌گویم بقای دانشگاه مشروط است؛ مشروط به این خودآگاهی و مدیریت و رهبری نوین است


**
ایرنا: ممکن است ما به نحو دیگری هم بتوانیم به این موضوع نگاه کنیم. به این نحو که شاید بگوییم همین شیوه تدبیر و مدیریت فعلی که وجود دارد می‌تواند پاسخگوی این چالش‌ها باشد و چه لزومی دارد که ما یک فضا یا پوشه جدید فکری برای مسائل دانشگاه بگشاییم؟

**ذاکر صالحی: ببینید واژه تدبیر نقطه مقابل واژه روزمرگی است و نمی‌شود این‌ها را با هم جمع کرد. معنای لغوی واژه تدبیر، دوراندیشی و آینده‌نگری است، در حالی‌که روزمرگی نقطه مقابل آن است. آن چیزی که تاکنون اتفاق افتاده، روزمرگی بوده و همین امر باعث شده که ما الان یک آموزش عالی بدقواره داشته باشیم که عدم توازن‌های زیادی در آن وجود دارد

می‌دانید که در حال حاضر دانشگاه‌ها صندلی مازاد دارند و حتی در بعضی از شهرهای کوچک بین شش تا هفت دانشگاه ایجاد شده است. ساختمان ساخته‌ایم، مجوز داده‌ایم ولی الآن دانشجو و استاد ندارند؛ آزمایشگاه و کارگاه ندارند، بودجه ندارند. اگر دانشگاه نبود شاید می‌توانستیم بگوییم بگذارید به شکل روتین و روزمره، خود به خود، به یک نقطه تعادل برسد، ولی چه کنیم که دانشگاه نقش رهبری‌کننده در جامعه دارد و یک نهاد اندیشنده است

اینجاست که مسئولیت دارد جلوی آسیب و هرز رفتن منابع را بگیرد. ممکن است اگر یک مسئله را به حال خود رها کنیم، تا خودش حل شود ولی با هزینه زیاد حل می‌شود. دانشگاه باید کمک کند که این هزینه‌های اجتماعی و آسیب‌ها کاهش پیدا کند

**
ایرنا: آیا می‌توان سهمی هم برای الگوهای مدیریتی آموزش عالی در این موضوع قائل بود؟ 

**ذاکر صالحی:بله.ما الگوی مطالعه شده نداشته ایم. ما در دهه‌های گذشته پدیده گریز از کار فکری و نظریه‌پردازی در حوزه علم و فناوری داشته‌ایم. در هر جلسه‌ای که شرکت می‌کنیم و از مدل‌ها، تئوری‌ها، نظریه‌ها و اندوخته‌های دانش جهانی برای مدیران صحبت می‌کنیم، می‌گویند این‌ها را بگذارید کنار و الان یک راه‌حل دم‌دستی به ما بدهید. این گریز از نظریه خود به خود یک آشوبناکی را در مقام عمل به ما تحمیل کرده است. این یک عامل این پدیده بوده است

عامل دیگر، فرهنگی است. برخی غربی‌ها که به ایران آمده و در اینجا در سازمان برنامه و بودجه کار کرده‌اند در آثار خود به این موضوع اشاره داشته‌اند که در ایران یک سنت تخیلی و شاعرانه در بین مدیران و کارشناسان حاکم است. خودِ این آرمان‌زدگی و کلی‌گویی یک مشکل فرهنگی است. حتی یکی از آن‌ها از این مشکل با عنوان رجزخوانی نام می‌برد.

عامل سوم هم ضعف شایسته‌سالاری است. اگر افرادی که آموزش عالی را می‌شناسند مداخله بیشتر و اختیاراتی برای رهبری پروژه‌های اصلاحی و تغییر داشته باشند، قطعاً وضع ما بهتر خواهد شد

**
ایرنا: در پایان اگر نکته‌ای دارید و یا راهکاری برای برون‌رفت و رفع چالش‌ها در نظر دارید، بفرمایید

**
ذاکرصالحی: ما باید نسلی از رهبران آموزش عالی تربیت کنیم. ممکن است این‌ها از همین جوان‌هایی باشند که در رشته‌های علوم انسانی و یا در رشته‌های میان‌رشته‌ای درس می‌خوانند. امید ما این است که نسل جدیدی از رهبران آموزش عالی پیدا شوند که با قدرت تلفیق‌کنندگی و رهبری بیشتری بتوانند وارد عمل شوند، ابتکارات جدیدی داشته باشند و در شرایطی که مشکلات تلنبار شده، بن‌بست شکنی کنند

این افراد بایستی واجد نگرش، دانش و مهارت بوده و این سه مورد را باید با هم داشته باشند. ممکن است کسی که در یک کالج فنی درس خوانده مهارت بالایی داشته باشد، فردی که فلسفه خوانده، نگرش عمیق و آینده‌نگرانه‌ای داشته باشد و کسی که زیاد درس خوانده، دانش و تخصص بالایی داشته باشد. کسی که بخواهد تحول ایجاد کند باید هر سه مورد را با هم داشته باشد؛ یعنی هم نگرش قوی نسبت به مشکلات علم و فناوری در ایران، هم مهارت و هم دانش بالا. اگر روی شایسته‌سالاری و اصلاح فرهنگ کار کنیم می‌توان امیدوار بود که ظرف یکی دو دهه به بخشی از مشکلات فائق بیاییم.


دکتر احمد رضا روشن عضو هیأت علمی موسسه در روزنامه دنیای اقتصاد مطرح کرد: در بازار کار، مدرک تحصیلی به مثابه سیگنال اطلاعاتی عمل می کند

 | تاریخ ارسال: 1397/6/3 | 

دکتر احمد رضا روشن عضو هیأت علمی موسسه در مقاله ای با عنوان سیگنال های اطلاعاتی در بازار کار در روزنامه دنیای اقتصاد از دلایل رشد سریع آموزش عالی در ایران و جهان و تأثیر آن بر بازار کار می گوید:   

گسترش آموزش عالی در جهان، به ویژه در قرن بیست و یکم، روندی بسیار فزاینده داشته است، به‌طوری که تعداد دانشجویان دنیا طی سال‌های ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۴ میلادی بیش از دو برابر شده و از حدود ۱۰۰ میلیون دانشجو به ۲۰۷ میلیون دانشجو رسیده است. پیش‌بینی می‌شود تا سال ۲۰۲۵ تعداد دانشجویان در همه کشورهای جهان به ۲۶۲ میلیون نفر برسد. از دلایل رشد سریع آموزش عالی می‌توان به تاثیر روزافزون علم بر خلق تکنولوژی و پیوند آموزش عالی با توسعه اقتصادی اشاره کرد. به علاوه، آموزش عالی نه تنها دارای مزایای شخصی برای افراد است بلکه دارای منافع اجتماعی متعددی نیز هست. از جمله اینکه فارغ‌التحصیلان دانشگاه‌ها و موسسات آموزش عالی، معمولا و به‌طور نسبی، ملاحظات زیست محیطی بیشتری دارند، ذهنیت دموکراتیک در آنها قوی‌تر است، اصول بهداشتی را در رفتارهای خود بیشتر بروز می‌دهند، مشارکت شهروندانه بالاتری دارند، فرزندان سالم‌تری پرورش می‌دهند و بُعد خانوار در خانواده‌هایی که تشکیل می‌دهند، کمتر است.

بنابر این، پایه گسترده آموزش عالی در یک کشور، زمینه‌ای لازم برای رشد و توسعه در ابعاد مختلف است و تقریبا در همه کشورها از گسترش آموزش عالی حمایت شده است. روند رشد شتابان آموزش عالی در ایران نیز (حتی شدیدتر از روند جهانی) وجود داشته است. در سال تحصیلی ۹۶-۱۳۹۵ نزدیک به ۴ میلیون و ۱۰۰ هزار دانشجو در کشور مشغول به تحصیل بوده‌اند و سالانه حدود ۸۰۰ هزار نفر از موسسات آموزش عالی ایران فارغ‌التحصیل می‌شوند. همچنین در سال ۱۳۹۵ تعداد ۱۱ میلیون نفر دارای مدرک دانشگاهی بوده‌اند که با احتساب سالانه حدود ۸۰۰ هزار نفر فارغ‌التحصیل، احتمالا تعداد دانش‌آموختگان از موسسات آموزش عالی کشور، در حال حاضر به بیش از ۱۲ میلیون نفر رسیده است. اما کارفرمایان، نسبت به خیل عظیم فارغ‌التحصیلانی که وارد بازار کار می‌شوند چه واکنشی دارند؟ یک فرضیه این است که به سبب گسترش زیاد از حد آموزش عالی در ایران و افزایش ظرفیت پذیرش دانشگاه‌ها و موسسات آموزش عالی، توجه به مدرک تحصیلی کاهش بسیار داشته و کارفرمایان، بیش از مدرک تحصیلی به مهارت‌های شغلی افراد جویای کار دقت می‌کنند و نزد آنان، ارزش مدرک تحصیلی در درجه دوم اهمیت قرار گرفته است. در این نوشته استدلال‌هایی بر رد این فرضیه ارائه می‌شود.ابتدا باید تاکید کرد که در دوران معاصر، از همه‌ مراکز آموزش عالی تقریبا بدون استثنا انتظار می‌رود آموزش تخصصی مورد نیاز جامعه را فراهم آورند. در واقع تعلیم بسیاری از رشته‌ها که زمانی شغل محسوب می‌شدند اکنون در مراکز آموزش عالی رسمیت یافته است. در حال حاضر، رشته‌های مستقل جدید همچون علوم کامپیوتر به وجود آمده‌اند و تقریبا همگی این رشته‌ها و مشاغل جدید به دانشگاه به‌عنوان مرکز اصلی پژوهش و آموزش وابسته هستند. همچنین، نهادهای دانشگاهی در جوامع امروز نه تنها ارائه‌دهنده‌ آموزش هستند، بلکه اقدام به اعطای مدرک تحصیلی برای بسیاری از مشاغل و مسوولیت‌ها می‌کنند.

این وظایف از آغاز کار دانشگاه‌ها در قرون وسطی مطرح بوده، اما در سال‌های اخیر گسترش زیادی داشته است. در بسیاری از جوامع، مدرک دانشگاهی پیش‌نیاز تعداد فزاینده‌ای از مشاغل است و زیاد دور از واقع نیست اگر بگوییم برای اکثر جایگاه‌های قدرت، مسوولیت و وجهه‌ اشخاص در جوامع امروز، مدرک دانشگاهی ضروری است.حال ببینیم در بازار اشتغال چه اتفاقی می‌افتد. به‌طور کلی در اقتصاد، اطلاعات به مثابه یک کالای کمیاب محسوب می‌شود. شرط تحقق یک مبادله اقتصادی صحیح، این است که طرفین، اطلاعات کافی از ویژگی‌های موضوع مورد معامله داشته باشند که به آن اطلاعات متقارن می‌گویند. برای تحقق معامله، فروشنده (متقاضی کار) تلاش می‌کند با ارسال اطلاعات مفید، خریدار (کارفرما) را برای خرید محصول ارائه شده‌اش (نیروی کارش) مجاب کند. در بازار کار، جویندگان شغل، تلاش می‌کنند خدمات مشخص خود را به کارفرمایان در ازای حقوق و دستمزد مشخص بفروشند.نیروی کار سعی می‌کند با ارسال علائم و اطلاعاتی به کارفرما اثربخش بودن خود را ثابت کند. مدرک تحصیلی یک ادله حامل اطلاعات برای کارفرماست و بسیاری از آگاهی‌های اولیه مورد نیاز او (و نه همه آن) را تامین می‌کند. داشتن مدرک تحصیلی (رشته فرد و دانشگاه محل تحصیل او) نشان می‌دهد که شخص مورد نظر دارای چه توانمندی‌های فعلی و استعدادها و شایستگی‌های احتمالی آینده است.

از آنجا که متقاضیان خدمات نیروی کار و صاحبان بنگاه‌های اقتصادی، فاقد اطلاعات لازم مربوط به ظرفیت بهره‌وری نیروی کار هستند لذا آموزش (مدرک تحصیلی) اولین ملاک آنها برای تشخیص توانایی‌ها و رده‌بندی افراد بر اساس توانایی‌های آنها است. بنابراین، آموزش ابزار نسبتا کم‌هزینه‌ای است که متقاضیان نیروی کار و استخدام‌کنندگان، برای گزینش نیروهای مورد نیازشان از آن بهره می‌گیرند. آموزش یکی از مهم‌ترین اطلاعات، علائم و نشانه‌های کیفیت کار فرد در اقتصاد معاصر است.

گویی مدرک دانشگاهی به مثابه یک سرند عمل می‌کند. جوزف استیگلیتز به دو نوع سرند معتقد است:

۱- سرند مقدماتی: به این معنی که آموزش، نوعی سرند مقدماتی است. کارفرمایان در بدو استخدام مجبورند از سرند مقدماتی برای جذب نیروی کار استفاده کنند.

۲- سرند مداوم: ارزیابی کارفرمایان و مدیران از عملکرد کارکنان در حین کار نشانگر نوعی سرند مداوم است. نقش مدرک تحصیلی در سرند نوع اول، غیرقابل انکار است. از سوی دیگر، می‌توان دو نوع آموزش دانشگاهی یعنی آموزش تخصصی عمومی و آموزش تخصصی ویژه را از هم تمییز داد.

آموزش تخصصی عمومی به دانش‌هایی اطلاق می‌شود که در موسسات آموزش عالی، مبانی و اصول علمی و مهارت‌های قابل انتقال که قابل استفاده و عرضه در هر بنگاه یا صنعتی است را فراهم می‌کند. آموزش تخصصی عمومی، می‌تواند بهره‌وری نیروی کار را در مشاغل متعددی افزایش ‌دهد. اما آموزش تخصصی ویژه یا کارآموزی یا کارورزی (Training) شامل آموزش‌های مخصوص و ویژه یک بنگاه یا کارخانه است، آموزش‌هایی کاملا مشخص که تاثیری بر بهره‌وری نیروی کار برای سایر بنگاه‌ها ندارد.

مدرک دانشگاهی در مورد آموزش تخصصی عمومی، می‌تواند یک معیار مناسب باشد. در عین حال، کارفرما می‌تواند پس از سرند اولیه (بر اساس مدرک تحصیلی)، به نیروی کار استخدام شده، بر مبنای نیازهای خود، آموزش تخصصی ویژه ارائه دهد که مخصوص کار در آن کارخانه است.بنابر این، تا وقتی سازمانی به نام دانشگاه وجود دارد، مدرک تحصیلی هم به‌عنوان یک سند حامل اطلاعات در مورد توانایی‌ها و شایستگی‌های فرد متقاضی بازار کار باقی خواهد ماند. ضمن اینکه دانشگاه یکی از قدیمی ترین و پایدارترین سازمان‌ها در طول تاریخ بشر بوده و علت اصلی این ماندگاری، پاسخگویی به نیازهای جوامع و بروندادهای مشهود و نامشهود آن است.

در مجموع در پاسخ به کسانی که معتقدند گسترش آموزش عالی در ایران باعث اُفت کیفیت شده، ارزش مدرک تحصیلی را پایین آورده و مدرک دانشگاهی به کاغذ پاره‌ای مانند است، باید گفت مدرک دانشگاهی، هیچ‌گاه اهمیت خود را از دست نخواهد داد. ضمن اینکه گسترش آموزش عالی و افزایش ظرفیت پذیرش، الزاما به کاهش کیفیت منجر نمی‌شود مگر اینکه ساز و کارهای تضمین کیفیت این بخش ضعیف باشد. به‌طور کلی، تیراژ تولید ربطی به کیفیت تولید ندارد. مثلا در سال ۲۰۱۵ تویوتا با تولید حدود ۱۰ میلیون دستگاه خودرو، بزرگ‌ترین تولیدکننده خودرو در جهان شد ولی اگر تولید این کارخانه به ۱۲ میلیون خودرو یا بیشتر هم برسد کیفیت ماشین‌های تولیدی این شرکت کاهش نمی‌یابد چرا که فرآیندهای تضمین و نظارت بر کیفیت در آن قوی است.

 این اصل برای دانشگاه‌ها به‌عنوان ژنراتورهای نیروی کار متخصص نیز صادق است. البته مسجل است که برخی از دانش آموختگان موسسات آموزش عالی ایران از توانایی‌های علمی و صلاحیت‌های شغلی مناسب برخوردار نیستند، اما دلایل این امر، به دو مورد برمی گردد: اول، پولی شدن دانشگاه‌ها به‌طوری که برخی موسسات برای جلب رضایت دانشجو اقدام به مدرک فروشی می‌کنند و دوم، ضعف یا فقدان یک نظام جامع ارزیابی و تضمین کیفیت به‌طوری که بر فرآیندها و بروندادهای موسسات آموزش عالی، نظارتی موثر و اثربخش داشته باشد. پس دور از دسترس نیست که به موازات گسترش آموزش عالی، می‌توان کیفیت آن را حفظ کرد یا حتی افزایش داد.


کدام دانشگاه ها بیشترین دانشجو را دارند؟

 | تاریخ ارسال: 1397/9/12 | 
تهران - ایرنا - بر اساس تازه ترین آمار موسسه پژوهش و برنامه ریزی آموزش عالی، سه دانشگاه دولتیِ زیر مجموعه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری و دانشگاه آزاد، بیشترین تعداد دانشجو را از آن خود کرده اند.

به گزارش روز چهارشنبه خبرنگار گروه دانشگاه ایرنا، موسسه پژوهش و برنامه ریزی آموزش عالی که زیر مجموعه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری قرار دارد، کتاب آمار آموزش عالی سال تحصیلی ۹۶-۹۵ را در شش فصل منتشر کرده است. 
این کتاب در هر فصل به بررسی یکی از بخش های نظام آموزش می پردازد. 
در ادامه به ارائه آماری از همین کتاب پرداخته می شود که توزیع دانشجویان را بر حسب جنسیت، رشته تحصیلی و دانشگاه نشان می دهد. 

**چند دانشجو در کشور داریم؟ 
توزیع درصد دانشجویان به تفکیک جنسیت در سال تحصیلی ۹۶-۹۵ حاکی از آن است که از مجموع چهار میلیون و ۷۳ هزار و ۸۲۷ دانشجوی شاغل به تحصیل در مراکز آموزش عالی کشور، ۴۶ درصد معادل یک میلیون و ۸۷۱ هزار و ۵۹۶ نفر دانشجوی دختر و ۵۴ درصد، معادل دو میلیون و ۲۰۲ هزار و ۲۳۱ نفر از دانشجویان را مردان تشکیل می دهند. 

**تحصیل ۵۳ درصدی دانشجویان در دولتی ها 
بر اساس همین آمار، ۵۳.۸۶ درصد دانشجویان معادل دو میلیون و ۱۹۳ هزار و ۹۶۸ دانشجو در موسسات آموزش عالی بخش دولتی تحصیل می کنند. 
در این میان، ۸۸.۶۱ درصد دانشجویان، معادل سه میلیون و ۶۰۹ هزار و ۹۴۴ نفر در دوره های روزانه مشغول به تحصیل هستند. 
**علوم انسانی پرطرفدارترین گروه آموزشی 
آمار دیگری از موسسه پژوهش و برنامه ریزی آموزش عالی نشان می دهد که ۴۶.۹۴ درصد دانشجویان، معادل یک میلیون و ۹۱۲ هزار و ۶۳ نفر در گروه علوم انسانی، ۵.۹۲ درصد دانشجویان، معادل ۲۴۱ هزار و ۴۰ نفر در گروه علوم پایه، ۶.۱۸ درصد دانشجویان، معادل ۲۵۱ هزار و ۷۱۵ نفر در گروه علوم پزشکی، ۲۸.۸۹ درصد دانشجویان، معادل یک میلیون و ۱۷۶ هزار و ۷۳۰ نفر در گروه فنی مهندسی، ۳.۹۴ درصد دانشجویان، معادل یک ۱۶۰ هزار و ۳۲۰ نفر در گروه کشاورزی و دامپزشکی و ۸.۱۵ درصد دانشجویان، معادل ۳۳۱ هزار و ۹۵۹ نفر در گروه هنر مشغول به تحصیل هستند. 

**دانشگاه آزاد؛ پر دانشجوترین دانشگاه 
بر اساس توزیع درصد دانشجویان موسسات آموزش عالی، ۳۷.۸۲ درصد دانشجویان، معادل یک میلیون و ۵۴۰ هزار و ۵۳۴ نفر در دانشگاه آزاد اسلامی تحصیل می کنند و این آمار حاکی از آن است که این دانشگاه بیشترین تعداد دانشجو را میان تمام دانشگاه ها و مراکز آموزشی دارد. 
همچنین کمترین تعداد دانشجویان معادل ۰.۷۹ درصد که ۳۲ هزار و ۱۴۸ نفر را نشان می دهد در دستگاه های اجرایی تحصیل می کنند. 

**استان تهران؛ پر دانشجوترین استان 
استان تهران با ۲۱.۹۲ درصد، معادل ۸۹۲ هزار و ۸۴۳ نفر دارای بیشترین تعداد دانشجو در بین سایر استان های کشور است. 
بر اساس آمار موسسه پژوهش و برنامه ریزی آموزش عالی، استان های ایلام با ۰.۸۶ درصد، معادل ۳۵ هزار و پنج نفر، خراسان شمالی با ۰.۹۱ درصد، معادل ۳۶ هزار و ۹۹۷ نفر، همچنین کهگیلویه و بویر احمد با ۱.۰۱ درصد، معادل ۴۱ هزار و ۲۰۹ نفر، کمترین تعداد دانشجو را از آن خود کرده اند. 

**فراوانی دولتی ها در ۳ استان 
بیشترین درصد دانشجویان بخش دولتی به کل دانشجویان به ترتیب در استان های خراسان جنوبی شامل ۷۵.۵۵ درصد، ایلام ۷۳.۶۸ درصد، سیستان و بلوچستان ۷۰.۸۲ درصد اعلام شده است. 
این آمار نشان می دهد کمترین تعداد دانشجو مربوط به استان های قزوین ۳۷.۰۹ درصد، مازندران ۴۷.۰۹ درصد و تهران با ۴۷.۳۱ درصد، است. 

**پرتعدادترین دانشگاه های وابسته به وزارت علوم 
از بین دانشگاه های وابسته به وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، دانشگاه های تهران، فردوسی مشهد و تبریز بیشترین تعداد دانشجو را پس از دانشگاه های پیام نور، جامع علمی کاربردی و فنی حرفه ای دارا هستند. 
 


علوم انسانی بیشترین دانش آموخته را دارد/ استانهای پیشتاز

 | تاریخ ارسال: 1397/9/12 | 
براساس آمار موسسه پژوهش و برنامه ریزی آموزش عالی، بیشترین تعداد دانش آموختگان در همه شیوه های آموزشی مربوط به گروه علوم انسانی بوده است.

به گزارش خبرنگار مهر، بر اساس آماری که توسط موسسه پژوهش و برنامه ریزی آموزش عالی ایران منتشر شده است، تعداد دانش آموختگان موسسات آموزش عالی به تفکیک شیوه آموزش، نوع تحصیل، وابستگی مرکز و جنسیت در سال تحصیلی ۹۵-۱۳۹۴، ۷۹۸۷۳۶ نفر از موسسات آموزش عالی کشور دانش آموخته شده اند.

این آمار در کتابی با عنوان آمار آموزش عالی ایران منتشر شده است.

توزیع درصد دانش آموختگان موسسات آموزش عالی به تفکیک جنسیت

توزیع درصد دانش آموختگان به تفکیک جنسیت در سال تحصیلی ۹۵-۱۳۹۴ نشان می دهد، از مجموع ۷۹۸۷۳۶ نفری که از موسسات آموزش عالی کشور دانش آموخته شده اند، ۴۱.۶۳درصد (۳۳۲۵۱۳ نفر) آنان را زنان و ۵۸.۳۷ درصد (۴۶۶۲۲۳ نفر) را مردان تشکیل می دهند.

آمار دانش آموختگان موسسات آموزش عالی دولتی و غیردولتی

براساس توزیع درصد دانش آموختگان موسسات آموزش عالی کشور به تفکیک وابستگی مرکز، ۵۷.۸۲ درصد (۴۶۱۸۳۳ نفر) از دانش آموختگان از موسسات آموزش عالی بخش دولتی و ۴۲.۱۸ درصد (۳۳۶۹۰۳ نفر) از موسسات آموزش عالی بخش غیردولتی فارغ التحصیل شده اند.

تحصیل بیش از ۸۶ درصد دانش آموختگان به شیوه حضوری

براساس توزیع درصد دانش آموختگان موسسات آموزش عالی به تفکیک شیوه آموزش، از ۷۹۸۷۳۶ نفر دانش آموخته موسسات آموزش عالی بخش دولتی و بخش غیردولتی، ۸۶.۰۴ درصد (۶۸۷۲۲۳ نفر) به شیوه حضوری، ۱۲.۹۴ درصد (۱۰۳۳۷۹ نفر) به شیوه نیمه حضوری و ۱.۰۲ درصد (۸۱۳۴ نفر) به شیوه غیرحضوری دانش آموخته شده اند.

تحصیل بیش از ۸۹ درصد دانش آموختگان به صورت روزانه

براساس توزیع درصد دانش آموختگان موسسات آموزش عالی بر حسب نوع تحصیل، ۸۹.۳۵ درصد (۷۱۳۶۷۶ نفر) از دانش آموختگان به صورت روزانه، ۴.۶۴ درصد (۳۷۰۳۹ نفر) شبانه، ۳.۵۱ درصد (۲۸۰۷۵ نفر) فراگیر، ۱.۰۲ درصد (۸۱۳۴ نفر) الکترونیکی، ۰.۸۱ درصد (۶۴۶۲ نفر) پودمانی، ۰.۴۹ درصد (۳۹۲۵ نفر) پردیس و ۰.۱۸ درصد (۱۴۲۵ نفر) نیمه حضوری دانش آموخته شده اند.

توزیع درصد دانش آموختگان موسسات آموزش عالی کشور به تفکیک دوره (مقطع) تحصیلی

براساس توزیع درصد دانش آموختگان دوره های (مقطع) تحصیلی را در سال تحصیلی ۹۵-۱۳۹۴، ۲۴.۵ درصد (۱۹۵۶۸۵ نفر) آنان از دوره تحصیلی کاردانی، ۵۷.۱۴ درصد (۴۵۶۴۱۵ نفر) کارشناسی، ۱۶.۵۸ درصد (۱۳۲۴۴۴ نفر) کارشناسی ارشد، ۰.۷۳ درصد (۵۸۰۳ نفر) دکتری حرفه ای و ۱.۰۵ درصد (۸۳۸۹ نفر) دکتری تخصصی دانش آموخته شده اند.

گروه تحصیلی علوم انسانی بیشترین تعداد دانش آموختگان درهمه شیوه های آموزشی

براساس توزیع تعداد دانش آموختگان موسسات آموزش عالی کشور به تفکیک شیوه آموزش، گروه تحصیلی، وابستگی مرکز و جنسیت در سال تحصیلی ۹۵-۱۳۹۴، بیشترین تعداد دانش آموختگان در همه شیوه های آموزشی (حضوری، نیمه حضوری و غیرحضوری) مربوط به گروه تحصیلی علوم انسانی بوده است.

توزیع درصد دانش آموختگان موسسات آموزش عالی کشور به تفکیک گروه تحصیلی

براساس توزیع درصد دانش آموختگان موسسات آموزش عالی کشور در سال تحصیلی ۹۵-۱۳۹۴ بر حسب گروه های تحصیلی، ۴۸.۰۶ درصد (۳۸۳۸۷۸ نفر) دانش آموختگان از گروه علوم انسانی، ۴.۵۹ درصد (۳۶۷۰۱ نفر) از گروه علوم پایه، ۴.۳۷ درصد (۳۴۸۶۶ نفر) از گروه علوم پزشکی، ۳۱.۳۴ درصد (۲۵۰۳۳۰ نفر) از گروه فنی و مهندسی، ۳.۹۹ درصد (۳۱۸۴۰ نفر) از گروه کشاورزی و دامپزشکی و ۷.۶۵ درصد (۶۱۱۲۱ نفر) از گروه هنر، دانش آموخته شده اند.

کارشناسی ها بیشترین تعداد دانش آموختگان گروه های تحصیلی

توزیع دانش آموختگان سال تحصیلی ۹۵-۱۳۹۴ به تفکیک گروه های تحصیلی، دوره های تحصیلی و جنسیت نشان داده است. بیشترین تعداد دانش آموختگان گروه های تحصیلی، از دوره کارشناسی بوده است در حالی که کمترین تعداد دانش آموختگان گروه های تحصیلی علوم انسانی، فنی و مهندسی و هنر از دوره دکترای تخصصی و کمترین تعداد دانش آموختگان گروه های علوم پایه و علوم پزشکی از دوره کاردانی است.

توزیع درصد دانش آموختگان گروه های تحصیلی به تفکیک دوره های تحصیلی

توزیع درصد دانش آموختگان گروه های تحصیلی به تفکیک دوره های تحصیلی نشان می دهد. در گروه علوم انسانی ۵۷.۵۷ درصد، در گروه علوم پایه ۶۲.۷۳ درصد، در گروه علوم پزشکی ۵۹.۵۷ درصد گروه فنی و مهندسی ۵۷.۰۸ درصد، گروه کشاورزی و دامپزشکی ۶۲.۴۱ درصد، گروه هنر ۴۷.۲۱ درصد دانش آموخته دوره کارشناسی هستند.

بیشترین دانش آموختگان مربوط به دانشگاه جامع علمی کاربردی

براساس توزیع تعداد دانش آموختگان به تفکیک وابستگی مرکز، نوع وابستگی و دوره (مقطع) تحصیلی در سال تحصیلی ۹۵-۱۳۹۴، در بخش دولتی دانشگاه جامع علمی کاربردی با ۱۵۸۳۳۵ نفر بیشترین و دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی وابسته به سایر دستگاه های اجرایی با ۴۸۵۵ نفر کمترین تعداد دانش آموخته را داشته اند.

دانشگاه آزاد بیشترین تعداد دانش آموخته در بخش غیردولتی

در بخش غیر دولتی دانشگاه آزاد اسلامی با ۲۵۷۷۳۵ نفر بیشترین تعداد دانش آموخته را دارا است.

توزیع درصد دانش آموختگان موسسات آموزش عالی کشور به تفکیک نوع وابستگی

براساس توزیع درصد دانش آموختگان موسسات آموزش عالی به تفکیک نوع وابستگی نشان می دهد، ۱۳.۱۱ درصد (۱۰۴۷۳۲ نفر) از دانش آموختگان از دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی وابسته به وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، ۱۲.۹۴ درصد (۱۰۳۳۳۷ نفر) از دانشگاه پیام نوراست.

همچنین ۱۹.۸۲ درصد (۱۵۸۳۳۵ نفر) از دانشگاه جامع علمی کاربردی، ۵.۰۳ درصد (۴۰۲۰۳ نفر) از دانشگاه فنی و حرفه ای، ۲.۰۱ درصد (۱۶۰۲۲ نفر) از دانشگاه فرهنگیان، ۴.۳ درصد (۳۴۳۴۹ نفر) از دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی وابسته به وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی، هستند.

براساس این آمار،   ۰.۶۱ درصد (۴۸۵۵ نفر) از دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی وابسته به دستگاه های اجرایی، ۳۲.۲۷ درصد (۲۵۷۷۳۵ نفر) از دانشگاه آزاد اسلامی و ۹.۹۱ درصد (۷۹۱۶۸ نفر) از موسسات آموزش عالی غیردولتی – غیر انتفاعی، دانش آموخته شده اند.

استان های تهران، اصفهان و خراسان رضوی رکوردار بیشترین دانش آموخته

براساس توزیع تعداد دانش آموختگان به تفکیک استان محل تحصیل در سال تحصیلی ۹۵-۱۳۹۴، استان های تهران با تعداد ۱۷۰۲۳۹ نفر (۲۱.۳۱ درصد)، اصفهان ۵۲۹۳۷ نفر (۶.۶۳ درصد) خراسان رضوی ۴۹۳۰۲ نفر (۶.۱۷ درصد) بیشترین و استان های ایلام با ۷۵۵۳ نفر (۰.۹۵ درصد)، استان خراسان جنوبی با ۸۰۶۸ نفر (۱.۰۱ درصد) و استان خراسان شمالی با ۸۱۵۶ نفر (۱.۰۲ درصد) کمترین تعداد دانش آموختگان را داشته اند.

توزیع درصد دانش آموختگان آموزش عالی به تفکیک استان و به ترتیب بیشترین به کمترین نشان می دهد، دامنه تغییرات درصد دانش آموختگان در بین ۳۰ استان کم و بین ۰.۹۵ درصد تا ۶.۶۳ درصد قرار دارد اما استان تهران با ۲۱.۳۱ درصد سهم بیشتری را نسبت به دیگر استان ها دارا است.

درصد بالای دانش آموختگان بخش دولتی در استان های مرزی سیستان و بلوچستان، خراسان جنوبی و ایلام

توزیع درصد دانش آموختگان موسسات آموزش عالی بخش دولتی را در استان ها نشان می دهد، فراوانی استان هایی که درصد دانش آموختگان آن بین ۵۴.۹ درصد تا ۶۴.۹ درصد است بیش از دیگر گروه ها است و ۱۲ استان در این گروه قرار دارد. درصد بالای دانش آموختگان بخش دولتی در استان های مرزی سیستان و بلوچستان، خراسان جنوبی و ایلام از نکات برجسته است.

۱۴ استان پیشتاز در گروه علوم پزشکی

همچنین در۱۴ استان درصد دانش آموختگان گروه علوم پزشکی بیش از متوسط کشوری (۴.۳۷ درصد) و در ۱۷ استان کمتر از متوسط کشوری است.

استان های سیستان و بلوچستان با ۸.۳۳ درصد، خراسان جنوبی با ۶.۷۳ درصد و فارس با ۶.۵۸ درصد بیشترین و استان های قزوین با ۲.۵۹ درصد، قم با ۲.۶۵ درصد و البرز با ۲.۸ درصد کمترین درصد دانش آموختگان این گروه تحصیلی را دارا است.

توزیع درصد دانش آموختگان گروه فنی و مهندسی نشان می دهد که در ۱۲ استان درصد دانش آموختگان این گروه بیش از متوسط کشوری (۳۱.۳۴ درصد) و در ۱۹ استان کمتر از متوسط کشوری است. استانهای بوشهر با ۳۹.۰۲ درصد، مرکزی با ۳۸.۶۵ درصد و اصفهان با ۳۸.۲۸ درصد بیشترین و استان های سیستان و بلوچستان با ۲۰.۳۴ درصد، قم با ۲۱.۵۸ درصد و خراسان جنوبی با ۲۳.۹ درصد کمترین درصد دانش آموختگان گروه فنی و مهندسی را در استان ها داشته اند.

همچنین توزیع درصد دانش آموختگان گروه کشاورزی و دامپزشکی نشان می دهد که در ۱۸ استان کشور درصد دانش آموختگان آنان بیش از متوسط کشوری (۳.۹۹ درصد) و در ۱۳ استان کمتر از متوسط کشوری است.

استان های خراسان جنوبی با ۹.۳ درصد، گلستان با ۹.۲۸ درصد و سیستان و بلوچستان با ۸.۸۵ درصد بیشترین و استان های قم با ۱.۵۱ درصد، تهران با ۱.۷۸ درصد و هرمزگان با ۲.۸۶ درصد کمترین درصد دانش آموختگان گروه تحصیلی را دارا است.

همچنین در ۱۱ استان درصد دانش آموختگان گروه هنر بیش از متوسط کشوری (۷.۶۵ درصد) و در ۲۰ استان کمتر از متوسط کشوری است.

استان های قزوین با ۱۰.۹۴ درصد، مازندران با ۱۰.۶۳ درصد و یزد با ۹.۶۴ درصد بیشترین و استان های بوشهر با ۲.۴۸ درصد، کهگیلویه و بویر احمد با ۳.۰۲ درصد و سیستان و بلوچستان با ۳.۸۳ درصد کمترین درصد دانش آموختگان گروه هنر را در بین استان های کشور دارا هستند.

بیشترین دانش آموختگان مربوط به دانشگاه های تهران، تبریز و شهید بهشتی

توزیع تعداد دانش آموختگان موسسات آموزش عالی وابسته به وزارت علوم، تحقیقات و فناوری به تفکیک موسسه آموزش عالی، گروه تحصیلی و دوره تحصیلی نشان می دهد، دانشگاه های تهران با ۸۳۸۵ نفر، تبریز با ۴۲۴۲ نفر و شهید بهشتی با ۴۱.۰۹ نفر به ترتیب بیشترین تعداد دانش آموخته را پس از دانشگاه های جامع علمی کاربردی، دانشگاه پیام نور و دانشگاه فنی و حرفه ای دارا هستند.  


ارائه موسسه در خصوص پیمایش دانش آموختگان در جلسه ستاد راهبری اجرای نقشه جامع علمی

 | تاریخ ارسال: 1397/9/18 | 
در جلسه ستاد راهبری اجرای نقشه جامع علمی مطرح شد

اشتغال بیشتر دانش‌آموختگان زن نسبت به مرد در استان تهران

در جلسه ستاد راهبری اجرای نقشه جامع علمی کشور ضمن ادامه بررسی سیاست‌های اشتغال دانش آموختگان، این نکته مطرح شد که در استان تهران زنان دانش‌آموخته بیشتری به نسبت مردان دانش‌آموخته، شاغل هستند.

در یکصد و دوازدهمین جلسه ستاد راهبری اجرای نقشه جامع علمی کشور که به ریاست دکتر محمد مخبر دزفولی دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی، در محل دبیرخانه این شورا برگزار شد و به بحث و بررسی پیرامون ادامه سیاست‌های اشتغال دانش‌آموختگان اختصاص داشت، گزارش تهیه شده توسط موسسه پژوهش و برنامه ریزی آموزش عالی وزارت علوم، تحقیقات و فنآوری ارائه شد.

در این گزارش با تشریح اهداف و روش‌های این پژوهش، نحوه پیمایش اطلاعات و آمار موجود در پایگاه‌های آماری کشور از منظر اشتغال و از طریق شماره ملی نیز تشریح شد.

در بخش دیگری از این گزارش و در بخش آمایش اشتغال کشور بر اساس جنسیت این نکته مطرح شد که در استان تهران زنان دانش‌آموخته بیشتری به نسبت مردان دانش‌آموخته، شاغل هستند.

در ادامه گزارش وزارت علوم، تحقیقات و فناوری با دسته‌بندی رشته‌های دانشگاهی در ۶ دسته علوم انسانی، علوم پایه، فنی و مهندسی، کشاورزی، هنر و علوم پزشکی، تعداد فارغ‌التحصیلان شاغل و نسبت آن به کل فارغ‌التحصیلان مورد بررسی قرار گرفت.

بر اساس اعلام مرکز خبر شورای عالی انقلاب فرهنگی، پس از ارائه این گزارش، اعضاء به بیان نظرات و پیشنهادی خود پرداختند که اهم آن شامل تعریف دقیق از مفهوم اشتغال، در نظر گرفتن تفاوت در رشته‌های مختلف از منظر اشتغال، جلوگیری از تجاری‌شدن آموزش و مهار کنکور و راه‌اندازی باشگاه‌های دانش‌آموختگان است.


آخرین آمار دانشجویی کشور اعلام شد

 | تاریخ ارسال: 1397/10/9 | 
ایرنا - بر اساس آمار موسسه پژوهش و برنامه ریزی آموزش عالی، جمعیت دانشجویی کشور در سال تحصیلی ۹۷-۹۶ تعداد ۳ میلیون و ۶۱۶ هزار و ۱۱۴ نفر اعلام شده است.
 
به گزارش روز یکشنبه خبرنگار گروه دانشگاه ایرنا، بر اساس تازه ترین آمار موسسه پژوهش و برنامه ریزی آموزش عالی، توزیع دانشجویان در دو بخش دولتی و غیردولتی به این شرح است:
در بخش دولتی، ۳۷۸ هزار و ۸ دانشجو در مقطع کاردانی، یک میلیون و ۱۷۴ هزار و ۹۹۵ دانشجو در مقطع کارشناسی، ۲۵۸ هزار و ۱۶۹ دانشجو در کارشناسی ارشد، ۷۱ هزار و ۶۰۹ دانشجو دکتری حرفه ای و ۸۶ هزار و ۱۳۱ نفر در دکتری تخصصی مشغول به تحصیل هستند.
همچنین در بخش غیردولتی نیز ۲۷۶ هزار و ۴۳۳ نفر در مقطع کاردانی، ۹۰۱ هزار و ۳۶۶ نفر در کارشناسی، ۳۹۸ هزار و ۱۱۷ نفر در کارشناسی ارشد، ۱۶ هزار و ۳۴۰ نفر در دکتری حرفه ای و ۵۴ هزار و ۹۴۶ نفر در دکتری تخصصی در حال تحصیل هستند.

**توزیع دانش آموختگان
بر اساس آمار دیگر موسسه پژوهش و برنامه ریزی آموزش عالی، توزیع دانش آموختگان موسسات آموزش عالی به تفکیک دوره تحصیلی در سال تحصیلی ۹۶-۹۵ به این شرح است:
در بخش دولتی، تعداد ۱۱۱ هزار و ۱۰۷ دانشجو در مقطع کاردانی، در مقطع کارشناسی ۲۵۳ هزار و ۸۵۸ نفر، در مقطع کارشناسی ارشد ۵۱ هزار و ۵۱۸ نفر، در دکتری حرفه ای ۵ هزار و ۷۹۷ نفر، در دکتری تخصصی ۸ هزار و ۸۵۲ نفر و به طور کلی ۴۳۱ هزار و ۱۳۲ نفر دانش آموخته شدند.
در بخش غیردولتی، ۶۲ هزار و ۶۲۰ دانشجو در مقطع کاردانی، ۱۷۵ هزار و ۸۹۴ دانشجو در مقطع کارشناسی، ۱۰۸ هزار و ۴۳۰ دانشجو در مقطع کارشناسی ارشد، ۳۱۵ دانشجو در دوره دکتری حرفه ای و یک هزار و ۲۵۵ دانشجو در دکتری تخصصی دانش آموخته شده اند.
لینک خبر

اعضای هیات علمی کشور چه تعداد هستند؟

 | تاریخ ارسال: 1397/10/16 | 
تهران - ایرنا - بر اساس آمار موسسه پژوهش و برنامه ریزی آموزش عالی، در حال حاضر ۸۵ هزار عضو هیأت علمی در دانشگاه های دولتی و غیردولتی مشغول به کار هستند.
 
به گزارش روز شنبه خبرنگار گروه دانشگاه ایرنا، بر اساس تازه ترین آمار اعلام شده از سوی موسسه پژوهش و برنامه ریزی آموزش عالی، کم و پر دانشجوترین استان ها مشخص شد.
طبق آمار این موسسه در سال تحصیلی ۹۶ - ۹۵، کم دانشجوترین استان، ایلام با تعداد ۲۸ هزار و ۸۹۰ دانشجو و پر دانشجو ترین استان هم استان تهران با ۷۷۶ هزار و ۲۴۵ دانشجو شناخته شد.

**۵۰ هزار هیأت علمی تمام وقت در دانشگاه های دولتی 
ذکر این آمار در خصوص اعضای هیأت علمی تمام وقت به تفکیک مرتبه علمی ضروری است که در دانشگاه های دولتی ۵ هزار و ۱۵۴ استاد تمام، ۱۰ هزار و ۲۳۵ دانشیار، ۲۶ هزار و ۹۱۹ استادیار، ۷ هزار و ۸۹۱ مربی، ۵۲ مربی آموزشیار و در کل ۵۰ هزار و ۲۵۱ عضو هیأت علمی تمام وقت در دانشگاه های دولتی فعالیت دارند. 
با احتساب اعضای هیأت علمی تمام وقت در بخش غیردولتی، هم اکنون ۸۵ هزار و ۵۹۴ عضو هیأت علمی تمام وقت در دانشگاه های کشور حضور دارند.

**سهم زنان در پذیرش دانشگاه ها
سهم زنان در پذیرش دانشگاه ها به این شرح است که استان های کهگیلویه و بویراحمد و بوشهر به ترتیب با ۳۸.۷ درصد و ۳۸.۸ درصد کمترین میزان دانشجوی زن و استان البرز با ۵۱.۳ درصد بیشترین تعداد دانشجوی زن را دارند.

**علوم انسانی؛ بیشترین هیأت علمی ترین 
توزیع اعضای هیأت علمی تمام وقت در گروه های تحصیلی نشان می دهد ۳۰.۷ درصد اعضای هیأت علمی در گروه علوم انسانی تدریس می کنند. 
دو گروه تحصیلی فنی و مهندسی و علوم پزشکی به طور یکسان ۲۱.۳ درصد اعضای هیأت علمی تمام وقت را به خود اختصاص داده اند. همچنین کمترین تعداد اعضای هیأت علمی در گروه هنر با آمار ۳.۸ درصد مشغول به تدریس هستند.

لینک خبر

گفتگوی رئیس موسسه با روزنامه دنیای اقتصاد

 | تاریخ ارسال: 1397/11/10 | 
رئیس موسسه پژوهش و برنامه‌ریزی آموزش عالی، وزارت علوم، تحقیقات و فناوری گفت: ترویج عمل به مسوولیت اجتماعی از وظایف نهاد‌های آموزشی و مراجع علمی چون دانشگاه‌ها است. این مراکز همواره با تربیت افراد آگاه به مفهوم مسوولیت اجتماعی و تولید دانش در این زمینه در راستای تحقق ماموریت اصلی خود تلاش می‌کنند تا علم تولید شده در دانشگاه‌ها قدرت حل معضلات و مشکلات اجتماعی را داشته باشد.
 

به گزارش روابط عمومی موسسه به نقل از دنیای اقتصاد دکتر نسرین نورشاهی افزود: دانشگاه‌ها باید در راستای پرورش یک شهروند آگاه و سالم تلاش کنند. از مهم‌ترین مسوولیت‌های دانشگاه‌ها انتقال مشکلات جامعه به دانشجویان و ایجاد دغدغه عمل به مسوولیت اجتماعی در میان آنها است. جامعه همواره به دانشجویانی نیاز دارد که پس از دریافت علم آن را در راستای ارتقا و بهبود شرایط زندگی افراد صرف کنند اما متاسفانه این دغدغه در دانشجویان امروزی کمتر دیده می‌شود. نورشاهی در ادامه به موانعی که در مسیر عمل به مسوولیت اجتماعی بر سر راه دانشجویان قرار دارد اشاره کرد و گفت: عدم‌ایجاد انگیزه در دانشجویان، افزایش ناامیدی اجتماعی و بی‌هدفی و سرگردانی آنها در کنار مشکلات و معضلات اقتصادی از جمله مواردی است که مانع عمل به مسوولیت اجتماعی دانشجویان و دانش‌پژوهان می‌شود. راه‌حل این موضوع نیز ورود سازمان‌های مردم‌نهاد معتمدی چون محک به مراکز علمی و گسترش ارتباطاتشان با اساتید و اعضای هیات‌علمی دانشگاه‌ها است. وی افزود: این‌ نهاد‌ها با ورود به کلاس درس و طرح معضلات اجتماعی دانشجویان را به منظور تنظیم پروژه‌ها و پایان‌نامه‌هایی با موضوع رفع مسائل جامعه راهنمایی کرده و موجب افزایش انگیزه دانشجویان، ایجاد شور و نشاط اجتماعی و کاهش ناامیدی در آنها می‌شوند. در نهایت از آنجا که این موضوع نتیجه برد- برد برای سازمان‌های مردم‌نهاد و دانشجویان دارد، نهادهای مردمی نیز می‌توانند در سایه عملیاتی‌سازی این پروژه‌ها جواب‌ سوالات خود را دریافت کرده و با کیفیت بیشتری به ماموریت اصلی خود که خدمت به جامعه است عمل کنند. رئیس موسسه پژوهش و برنامه‌ریزی آموزش عالی، وزارت علوم، تحقیقات و فناوری همچنین، با اشاره به برگزاری پنجمین همایش مسوولیت اجتماعی شرکت‌ها در ۶ اسفند ماه با محوریت مدل‌های برنامه‌ریزی، مدل‌های اجرا و استانداردهای گزارش‌دهی در خصوص فعالیت‌های محک به عنوان یک سازمان مردم‌نهاد در زمینه ترویج مفهوم مسوولیت اجتماعی گفت: محک به عنوان یک سازمان‌‍ مردم‌نهاد با برگزاری همایش‌های دوسالانه مسوولیت اجتماعی شرکت‌ها در راستای تحقق تمام این اهداف گام بلندی برداشته است. این سازمان با  اطلاع‌رسانی در زمینه عمل به مسوولیت اجتماعی یک حلقه واسط میان مراجع علمی و بنگاه‌های اقتصادی تشکیل داده تا حمایت‌های آکادمیک دانشگاه‌ها در زمینه ترویج مفهوم عمل به مسوولیت اجتماعی به شیوه موثرتری به جامعه انتقال یابد. وی در پایان ضمن دعوت از صاحبان صنایع، بنگاه‌های اقتصادی، اعضای اتاق‌های بازرگانی، اساتید و دانشجویان حوزه مدیریت و اقتصاد، مدیران ارشد و متخصصان شرکت‌های خصوصی و دولتی در این همایش بیان کرد: با تبادل دانش متخصصان این حوزه زمینه هم‌افزایی تجارب نوین در زمینه مسوولیت اجتماعی شرکت‌ها فراهم می‌شود.


 


دکتر مقصود فراستخواه: سنجش در آموزش عالی حرفه ای نیست

 | تاریخ ارسال: 1397/11/14 | 
دکتر مقصود فراستخواه سنجش در آموزش عالی حرفه ای نیست 
 
به گزارش روابط عمومی موسسه به نقل از ایرناعضو موسسه پژوهش و برنامه ریزی آموزش عالی معتقد است: سنجش در آموزش عالی حرفه ای نبوده و سیاسی است؛ سیاسیون بر این حرفه سیطره دارند و سیاست گذاری های آموزش عالی به دست حرفه ای ها صورت نمی گیرد.

 فراستخواه در نشست تخصصی دومین کنفرانس حکمرانی و سیاستگذاری عمومی با عنوان «یکپارچه سازی نظام سنجش، ارزشیابی و تضمین کیفیت آموزش عالی؛ راهبردی برای استقرار نهاد ملی متولی» عنوان کرد: برای به وجود آمدن نهادهای یکپارچه، ارزشیابی ها باید حرفه ای شد ، سیاست گذاری ها به دست حرفه ای ها صورت گیرد تا بازار و عرضه و تقاضا به وجود آید.
وی در این دوره از کنفرانس دو روزه با عنوان «سیاستگذاری باز، تعامل حاکمیت، مردم و نخبگان» که از روز گذشته در سالن همایش های صدا وسیما در حال برگزاری است ، با اشاره به اینکه نمی توان در کشور نهاد متولی یکپارچه ای در آموزش عالی مشاهد کرد ، اظهار داشت: علت این است که ساختار نهادی ما ایراد دارد. به عبارت دیگر به سری اصلاحات نهادی نیازمندیم و تا زمانی که نهاد دولت و سیاستگذاری اصلاح نشده و ایراد دارد نمی توان یکپارچگی را ایجاد و به پایداری دست یافت.
فراستخواه افزود: ما نیازمند اصلاحات نهاد، ساختار و فرآیندهای سیاستگذاری و حکمرانی در این سرزمین هستیم.
وی با بیان چالش های این حوزه گفت: در حال حاضر نمایندگی وجود ندارد، نهادهایی که ایجاد می شوند پایدار و نماینده ذینفعان واقعی نیستند، از بالا به وجود می آیند و معرف کل جامعه نیستند. بین المللی نیز نیستند، تا زمانی که نگاه بین المللی نداشته و به شبکه های بین المللی و منطقه ای دنیا نپیوندیم، با استانداردهای جهانی همراه نشویم، امکان یکپارچه سازی وجود ندارد.
این استاد دانشگاه گفت: مساله دیگر در ارزشیابی این است که استقلال نهادهای تخصصی به رسمیت شناخته نمی شود، مدرسه و دانشگاه قلمروهایی هستند که باید استقلال لازم تخصصی و حرفه ای داشته باشند. تا زمانی که استقلال دانشگاه به رسمیت شناخته نشود به طور طبیعی به نتیجه نمی رسیم.
وی سیاست زدگی را از دیگر موانع یکپارچه سازی نظام آموزش عالی عنوان کرد و گفت: به طور مرتب از افعال سیاستی استفاده می کنیم که بروکراسی دولت را زیاد می کنیم در حالی که به جای اضافه کردن افعال سیاستی، باید سیاست هایمان را اصلاح کنیم.
فراستخواه با تاکید بر اصلاحات نهادی گفت: در نهادهای موجود تنها به دنبال افزایش افعال هستیم. همچنین، در سندهای دولتی فعالیت های دولت بیشتر و بزرگ تر می شود بدون اینکه اصلاح شود. 
این جامعه شناس افزود: باید تمام تلاش خود را بر اصلاحات نهادی به ویژه اصلاح نهاد سیاستگذاری و دولت با دیدگاه حکمرانی خوب دارای شفافیت، قانونمندی، مشارکت، توجه به قلمروهای حرفه ای، شبکه، سرمایه اجتماعی، اعتماد و مشروعیت ، استوار سازیم.
وی معتقد است: در حال حاضر به جایی رسیده ایم که هم هزینه یک نظام مترکز را می پردازیم و هم از هرج و مرج رنج می بریم. در دنیا کشوری مانند ایران وجود ندارد. در حالی که کشوری که هزینه تمرکز را می پردازد، کارآمد است اما در کشور هزینه را پرداخته و کارآمدی وجود ندارد. 
فراستخواه با تاکید بر اینکه نهاد بر اساس نظام های هنجاری شکل می گیرد، تصریح کرد: نهاد تبلوری از نظام معنایی است، نهاد نتیجه یک نظام معنایی و زندگی است، ابتدا باید زیرساخت زندگی را در حوزه آموزش عالی و نهادهای آموزش عالی و استقلال حرفه ای را ایجاد کرده تا از دل آن، نظامی نهادین برای کیفیت به شکل یکپارچه و کارآمد و موثر به وجود آید.

لینک خبر در خبرگزاری ایرنا

 

معصومه قارون در گفتگو با ایرنا نتایج طرح پیمایش دانش آموختگان را اعلام کرد

 | تاریخ ارسال: 1398/4/5 | 

موسسه پژوهش و برنامه ریزی آموزش عالی در نخستین مرحله پیمایش وضعیت اشتغال دانش‌آموختگان با رصد ۷۱۴ هزار و ۳۷۵ دانش‌آموخته سال ۹۳-۹۲ اعلام کرده است که ۳۷۹ هزار و ۶۸ نفر آنها شاغل هستند.

 

به گزارش روابط عمومی موسسه به نقل از ایرنا در این پیمایش وضعیت اشتغال دانش‌آموختگان آموزش عالی کشور اعم از دولتی و غیردولتی توسط این مؤسسه در تمامی مقاطع، رشته‌ها و زیرنظام‌های آموزشی در پایگاه‌های آماری وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی مورد بررسی قرار گرفته است.

اهمیت این موضوع خبرنگار گروه دانشگاه و آموزش ایرنا را بر آن داشت تا در گفت و گوی تفصیلی با «معصومه قارون» مجری طرح رصد پیمایش اشتغال دانش آموختگان در مؤسسه پژوهش و برنامه ریزی آموزش عالی به تشریح جزئیات این طرح بپردازد که در ادامه می‌خوانید:

وی درباره مأموریت این مؤسسه پژوهش و برنامه ریزی آموزش عالی در پیمایش وضعیت اشتغال دانش آموختگان، خاطرنشان کرد: انجام این پیمایش از گذشته نیز سابقه داشته است. سال ۱۳۷۵ یک طرح پژوهشی داشتیم که بر اساس آن فراخوانی در سه روزنامه منتشر و از دانش آموختگان درخواست شد پرسشنامه‌ای را برای مؤسسه تکمیل و ارسال کنند.
وی افزود: در این فراخوان، مبحث نمونه گیری و سنجش اولیه مبنی بر امکان‌پذیر بودن این طرح انجام شد. ارتباط برقرار کردن با دانش آموختگان و اطلاع از وضعیت شغلی آن‌ها، برای مؤسسه مهم بود.


ترغیب دانشگاه‌ها برای ارتباط با دانش آموختگان
معاون توسعه مدیریت و منابع مؤسسه پژوهش و برنامه ریزی آموزش عالی اظهار کرد: در فرایند تدوین برنامه ششم توسعه که مؤسسه پژوهش و برنامه ریزی آموزش عالی حضور فعال داشت، به این دلیل که موضوع انطباق تحصیل با اشتغال یکی از موضوع‌های اصلی و راهبردهای برنامه ششم توسعه بود، در کارگروه مربوط به آموزش عالی، نحوه کسب اطلاعات بهتر و جامع‌تر در مورد وضعیت اشتغال دانش آموختگان، مطرح شد.
قارون گفت: از این رو مقرر شد یکی از اقدامات اساسی برنامه ششم، ترغیب دانشگاه‌ها به ارتباط با دانش آموختگان و اطلاع از وضعیت شغلی آن‌ها باشد. بنابراین، در اقدامات اساسی این برنامه درج شده است که از دانشگاه‌های مجری رصد وضعیت اشتغال دانش آموختگان حمایت می‌شود و دولت موظف به این حمایت شد.
مجری رصد پیمایش اشتغال دانش آموختگان اظهار کرد: زمانی که سابقه آن در مؤسسه اعلام شد، استقبال خوبی صورت گرفت. از سال ۹۴ در مؤسسه یک طرح پژوهشی برای طراحی الگوی مفهومی شروع شد که ۲ سال به طول انجامید. در این طراحی، از آخرین تجربیات بین المللی استفاده و سوابق داخل کشور همچنین پایگاه‌های آماری موجود، بررسی شد.
به گفته قارون، حاصل این بود که طبق تجارب بین المللی، هر دانشگاهی باید با دانش آموختگان خود ارتباط داشته باشد و از اشتغال آنها آگاهی یابد تا متوجه اعتبار آن دانشگاه و سرنوشت و کیفیت دانش آموختگان شوند.


وضعیت آمار دانش آموختگان در سرشماری‌ها
وی افزود: در عین حال به دلیل نیازهای سیاستگذاری کشور، باید آمار کلان از وضعیت اشتغال دانش آموختگان در اختیار داشته باشیم. آماری که از دانش آموختگان در سرشماری‌ها وجود دارد کلی بوده و قابل تفکیک نیست. همچنین طرح‌های آمارگیری مرکز آمار اگرچه اطلاعات تفصیلی مناسبی دارد اما با محدودیت‌هایی همراه است.
معاون مؤسسه پژوهش و برنامه ریزی آموزش عالی، افزود: بنابراین برای رفع این نیاز، یک مسیر دیگر پیمایش یعنی پیمایش در پایگاه‌های اطلاعاتی کلان که می‌توانست یک اثر یا نشانه از اشتغال فرد ارائه دهد، پیش بینی شد.

قارون یادآورشد: این پایگاه‌ها سابقه کسورات مربوط به بیمه و بازنشستگی افراد را در اختیار دارند، مانند صندوق‌های بازنشستگی، کارمندی و تأمین اجتماعی. در این مورد، مراودات متعددی با وزارت کار داشتیم و ضمن این رفت و آمدها با پایگاه آماری رفاه ایرانیان در معاونت رفاه این وزارتخانه آشنا شدیم.


نحوه رصد دانش آموختگان
قارون یادآور شد: این پایگاه داده‌ای از ۱۲ پایگاه داده‌ای تجمیع شده و اطلاعات وسیع و نسبتاً به روز دارد. در این ارتباط، اسامی دانش آموختگان را با کد ملی برای آنها ارسال می‌کنیم؛ این معاونت هم سابقه کسورات بیمه یا کارمندی دانش آموختگان را از این پایگاه استخراج و به مؤسسه ارسال می‌کند.
مجری رصد پایش اشتغال دانش آموختگان گفت: پس از طراحی الگوی مفهومی، هر دو مسیر پیمایش به صورت آزمایشی اجرا شد، به این ترتیب که یک بار فهرستی از دانش آموختگان را به وزارت کار ارسال کردیم و نتایج را دریافت و بار دیگر پرسشنامه‌هایی به ایمیل دانش آموختگان ارسال و پاسخ آن دریافت شد.
وی خاطرنشان کرد: با عملیاتی شدن این شیوه، طراحی الگوی مفهومی کامل و در معاونت فرهنگی و اجتماعی سازمان مدیریت و برنامه ریزی، شورای عالی انقلاب فرهنگی همچنین معاونت پژوهشی وزارت علوم، ارائه شد.


ابلاغ پیمایش دانش آموختگان به مؤسسه
معاون توسعه مدیریت و منابع مؤسسه پژوهش و برنامه ریزی آموزش عالی گفت: با توجه به اینکه یکی از طرح‌های اقتصاد مقاومتی که به وزارت علوم محول شده بود، مربوط به انطباق تحصیل، اشتغال همچنین ارتقا آموزش‌های مهارتی بود از این طرح استقبال و مقرر شد این پیمایش به طور منظم انجام گیرد.
قارون ادامه داد: پیمایش یاد شده به طور رسمی به مؤسسه به عنوان یکی از زیر پروژه‌های اقتصاد مقاومتی ابلاغ و مؤسسه موظف شد همراه با رصد وضعیت اشتغال فارغ التحصیلان در پایگاه‌های آماری ملی، دانشگاه‌ها را برای انجام پیمایش توسط پرسشنامه هدایت و راهنمایی کند.


بهره گیری از آخرین آمار علمی
این مسئول مؤسسه پژوهش و برنامه ریزی آموزش عالی با بیان اینکه در این کار از آخرین اطلاعات علمی و تجارب بین المللی استفاده شده است، اظهار کرد: اگر دانشگاه‌ها ابزارهایی برای این پیمایش در اختیار ندارند امکان تهیه آن را داریم. به همین منظور شبکه ای با عنوان IRANTRACE طراحی شده که دانشگاه‌ها با ثبت نام در این شبکه به آخرین اطلاعات روز دسترسی پیدا می‌کنند و از طریق معرفی رابط به طور مرتب با مؤسسه در ارتباط هستند.
وی افزود: همچنین پرسشنامه‌ای به صورت آنلاین برای استفاده دانشگاه‌ها طراحی شد که با ارسال فراخوان به دانش آموختگان از طریق پیامک یا پست الکترونیکی از آنها دعوت می‌شود پرسشنامه را تکمیل کنند. سپس فایل نتایج این پاسخ‌ها در اختیار دانشگاه قرار می‌گیرد یا به درخواست آنها تحلیل آماری کرده و گزارش آن برای دانشگاه ارسال می‌شود.


تفاوت سابقه بیمه با نرخ اشتغال
معاون توسعه مدیریت و منابع مؤسسه پژوهش و برنامه ریزی آموزش عالی، خاطرنشان کرد: آنچه از پیمایش ثبتی یعنی رصد اشتغال فارغ التحصیلان در پایگاه‌های آماری به دست می‌آید، نسبت دانش آموختگان دارای سابقه کسورات بیمه یعنی نسبت شاغلان است که با نرخ اشتغال تفاوت اساسی دارد.
قارون ادامه داد: در واقع بخش مهمی از فارغ التحصیلانی که سابقه بیمه نداشته و شاغل محسوب نمی‌شوند، ممکن است اصولاً جویای کار نبوده و تمایل به کار کردن نداشته باشند. همچنین قسمتی از شاغلان ممکن است در بخش غیر رسمی شاغل باشند که در این صورت در این سوابق بیمه قابل رصد نیست؛ بنابراین این تفاوت مهم را حتماً باید مد نظر داشت.
به گفته مجری طرح رصد اشتغال دانش آموختگان، در این طرح همچنین مؤسسه پژوهش و برنامه ریزی آموزش عالی موظف به انجام مطالعات تطبیقی بر اساس آخرین دانش و تجربه موجود در سطح دنیا شد تا از آن برای دانشگاه‌های داخل کشور استفاده شود.


رصد اشتغال کلید خورد
مجری رصد پیمایش اشتغال دانش آموختگان در مورد زمان آغاز به کار این طرح، گفت: این طرح در پایان سال ۹۶ به مؤسسه ابلاغ شد زیرا طبق توصیه‌هایی که در مبانی نظری این کار و تجربه‌های بین المللی وجود دارد، پیمایش فارغ التحصیلان باید با فاصله پنج ساله صورت گیرد.
وی افزود: در سال ۹۷ برای نخستین مرحله، دانش آموختگان سال تحصیلی ۹۳ – ۹۲ پیمایش شد. در این خصوص تمامی دانش آموختگان آمورش عالی کشور اعم از دولتی و غیردولتی که اطلاعات آنها در پایگاه آمار آموزش عالی مؤسسه تولید می‌شود شامل ۷۳۴ هزار دانش آموخته در تمام مقاطع، رشته‌ها و زیرنظام های آموزشی به همراه کد ملی برای معاونت رفاه وزارت کار ارسال و پاسخ آن دریافت شد.
به گفته این مسئول، برای دانشگاه‌ها هم فرایند برقراری ارتباط آغاز شد و از آنها درخواست کردیم در شبکه پیمایش ثبت نام و نماینده خود را به معرفی کرده و از پرسشنامه آنلاین استفاده کنند. هم اکنون ۱۰۰ دانشگاه در شبکه فعالیت خود را آغاز و حدود ۸۵ دانشگاه پیمایش را آغاز کرده‌اند. یک مرحله از این پیمایش برای تعدادی از دانشگاه‌ها انجام شد و برخی دیگر امسال صورت می‌گیرد.


همراهی وزارت علوم با رصد اشتغال
وی با بیان اینکه حمایت و همراهی دفتر ارتباط با صنعت در معاونت پژوهشی وزارت علوم مؤثر بود، اظهار کرد: این دفتر در نامه‌ای به دانشگاه‌ها از آنها خواست وضعیت اشتغال دانش آموختگان را اعلام کنند. دانشگاه‌ها هیچ سابقه‌ای برای این کار نداشتند و خودشان مجبور شدند نمونه گیری هایی انجام داده و پاسخ وزارتخانه را بدهند.
قارون یادآور شد: بر این اساس حدود ۵۰ دانشگاه در شهریورماه ۹۷ پاسخ معاونت پژوهشی وزارت علوم را دادند. هم اکنون همه دانشگاه‌ها در این مورد هماهنگ شده‌اند که سالانه پیمایش را انجام دهند.


تأثیر اشتغال دانش آموختگان بر دانشگاه‌ها
معاون توسعه مدیریت و منابع مؤسسه در مورد سایر مراحل رصد اشتغال دانش آموختگان، گفت: بعد از دریافت نتایج پیمایش ثبتی، نتایج در اختیار سفارش دهنده این کار یعنی معاونت پژوهشی وزارت علوم قرار می‌گیرد و بعد از اجازه این معاونت، نتایج مربوط به هر دانشگاه به دانشگاه ارسال می‌شود تا بتوانند با نتایج پرسشنامه آنلاین که خودشان انجام داده‌اند، مقایسه کنند. این امر هر ساله به طور مداوم انجام و نتایج با هم مقایسه می‌شود.
وی افزود: در واقع آنچه که در این پروژه انجام می‌شود کمک به دانشگاه‌ها برای ارتباط با دانش آموختگان است. این امر به بازبینی برنامه‌های درسی توسط دانشگاه‌ها کمک می‌کند چون در پرسشنامه‌ها، اطلاعات تفصیلی تری اعم از اینکه بعد از چه مدت شاغل شدند و چه مشکلاتی برای پیدا کردن شغل داشتند از آنها پرسیده می‌شود. سوال دیگر این است که چه مهارت‌هایی در دانشگاه‌ها آموخته‌اند و به چه مهارت‌هایی بعد از شاغل شدن نیاز دارند.

مجری رصد پیمایش اشتغال دانش آموختگان تاکید کرد: این شکاف مهارتی که از این پرسشنامه‌ها استخراج می‌شود، کمک می‌کند به اینکه دانشگاه‌ها برنامه‌های درسی را بازبینی کرده و به تدریج نظام آموزش عالی کارایی خود را افزایش دهد.


نحوه محاسبه نرخ اشتغال
قارون با تاکید بر اینکه داده‌هایی که از پیمایش ثبتی به دست می‌آید در واقع نسبتی از دانش آموختگان است که برای آنها سابقه شغلی در پایگاه‌های آماری وجود دارد، گفت: این مسئله به هیچ وجه معادل با نرخ اشتغال نیست. در نرخ اشتغال در واقع نسبت شاغلان را به دانش آموختگان جویای کار می‌سنجیم. صورت کسر، دانش آموختگان و مخرج کسر دانش آموختگان جویای کار است که مایل به کار کردن (اعم از اینکه شاغل شده باشند یا خیر) هستند.
وی ادامه داد: آنچه از باقی مانده به دست می‌آید به این صورت است که اگر ۵۳ درصد دانش آموختگان سابقه شغلی دارند ۴۷ درصد باقیمانده به هیچ عنوان بیکار شغلی محسوب نمی‌شوند. چون در آن جمعیت افرادی تمایل به داشتن کار ندارند و شاید خانه دار بوده یا هنوز مراحل نظام وظیفه را پشت سر نگذاشته و وارد بازار کار نشدند. عده‌ای دیگر را افرادی که از کشور مهاجرت کرده‌اند تشکیل می‌دهند که جز جمعیت ما محسوب نمی‌شوند.


سابقه اشتغال در پایگاه‌های آماری
به گفته این مسئول مؤسسه پژوهش و برنامه ریزی آموزش عالی، آنچه از سابقه اشتغال در پایگاه‌های آماری به دست می‌آوریم مربوط به بخش رسمی اقتصاد کشور است یعنی کارگاه‌هایی که برای کارکنان خود در پایگاه تأمین اجتماعی کسورات بیمه رد کرده‌اند.
قارون خاطرنشان کرد: در این میان کارگاه‌هایی که تعدادشان در اقتصاد ایران هم کم نیست، به صورت غیر رسمی فعالیت می‌کنند و سابقه آنها در هیچکدام از پایگاه‌های آماری کشور ثبت نمی‌شود؛ بنابراین بخش مهمی از دانش آموختگان ممکن است در چنین مشاغلی شاغل باشند که به این آمار اضافه می‌شود.


نحوه محاسبه تعداد دانشگاه‌ها در پیمایش
وی در مورد محاسبه واحدهای دانشگاه‌ها در این پیمایش، یادآور شد: در این پیمایش تمام واحدهای دانشگاه مثل پیام نور یا آزاد را در قالب یک دانشگاه می‌بینیم اما این ۱۰۰ دانشگاه هنوز کامل نیست که در یکی دو ماه آینده نتایج پیمایش سال تحصیلی ۹۵ - ۹۴ توسط دانشگاه‌ها به دست می‌آید.


دسته بندی رشته‌های تحصیلی
مجری رصد پیمایش اشتغال دانش آموختگان در مورد تفکیک رشته‌های دانش آموختگان به یک نکته اشاره کرد و گفت: علاوه بر تفکیک نتایج بر حسب دوره‌های تحصیلی، دسته بندی بر حسب گروه عمده رشته‌های تحصیلی مثل علوم انسانی، پزشکی، فنی مهندسی، کشاورزی، نیز انجام شده که نشان می‌دهد اگر طبق آمارهای ملی بیشترین نرخ بیکاری مربوط به رشته‌های کشاورزی است، نتایج ثبتی ما هم نشان می‌دهد که کمترین نسبت دانش آموختگان دارای سابقه کار در همین رشته‌ها است. دسته بندی دوم رشته‌ای مربوط به دسته بندی یونسکو می‌شود.
نتایج دو مرحله از پیمایش ثبتی نشان می‌دهد نسبت زنان دانش آموخته دارای سابقه اشتغال بیشتر از مردان است که دو دلیل می‌تواند داشته باشد. نخست اینکه شاید عده‌ای هنوز مراحل نظام وظیفه را پشت سر نگذاشته‌اند و دوم اینکه مهاجرت در بین مردان بیشتر از زنان است؛ به خصوص در دانشگاه‌های رده اول که مهاجرت دانش آموختگان آنها بیشتر است.
قارون در مورد همکاری مؤسسه پژوهش و برنامه ریزی آموزش عالی با دانشگاه کاسل در آلمان برای اجرایی کردن طرح پیمایش دانش آموختگان، توضیح داد: برای آشنایی با تجربیات کشورهای دیگر، ارتباط مستمری با دانشگاه کاسل در آلمان برقرار کردیم چون بهترین پیمایش متمرکز دانش آموختگان در سطح اروپا را انجام می‌دهند. یک مؤسسه تحقیقاتی مشابه ما در دانشگاه کاسل، شبکه پیمایش دانش آموختگان KOAB را طراحی و راه اندازی و اجرا کرده و از سال ۲۰۱۶ مؤسسه دیگری در همان دانشگاه بخش اجرایی آن را تحویل گرفته و ادامه داده است. در حال حاضر ۷۰ دانشگاه آلمان عضو این شبکه هستند.
وی تاکید کرد: تجربه کشور آلمان برای ما بسیار مفید بود. همچنین یکی از متخصصان دانشگاه کاسل در سال ۱۳۹۵ به ایران دعوت شد و کارگاهی را در مورد آخرین مباحث علمی و تکنیک‌های پیمایش دانش آموختگان برای نمایندگان ۱۴ دانشگاه کشور برگزار کرد.
 


دکتر ذاکرصالحی: ظهور دانشگاه جامعه محور مستلزم وجود جامعه مدنی فعال و پویا است

 | تاریخ ارسال: 1398/8/18 | 

عضو هیئت علمی مؤسسه پژوهش و برنامه‌ریزی آموزش عالی گفت: ظهور دانشگاه جامعه محور مستلزم وجود جامعه مدنی فعال و پویا و بالنده است که جامعه‌ای شبکه‌ای و مطالبه‌گر و دانش محور باشد.

 

به گزارش روابط عمومی موسسه به نقل از خبرگزاری آنا، غلامرضا ذاکرصالحی در پنل مطالعات فرهنگی و اجتماعی آموزش عالی با بحث در مورد دانشگاه متعهد به جامعه گفت: دانشگاه متعهد و درگیر با مسائل جامعه، دانشگاهی است که از مشارکت عمومی استقبال می‌کند و آن را یک مأموریت اضافه تلقی نمی‌کند.

وی افزود: دانشگاه مسئولیت‌پذیر از چهار طریق عامه مردم را با علم درگیر می‌کند اول درگیرسازی مردم در فرایند پژوهش و اکتشاف، دوم توسعه فعالیت‌های تدریس و یادگیری که دارای اثرات مثبت بر گروه‌های اجتماعی به دانشجویان و آموزش مهارت‌های درگیری اجتماعی است، سوم  مبادله دانش از طریق افزایش جریان دوطرفه دانش و بینش بین دانشگاه و جامعه وسیع‌تر و چهارم مسئولیت اجتماعی  از طریق حداکثرسازی منافعی که دانشگاه می‌تواند برای جامعه خلق کند.

عضو هیئت علمی مؤسسه پژوهش و برنامه‌ریزی آموزش عالی بیان کرد: از نقطه نظر تاریخی حتی دانشگاه نخبه‌گرای سنتی نیز هیچ‌گاه نسبت به نیازهای جامعه بی‌اعتنا و برج عاج نشین نبوده است. حتی دانشگاه جندی شاپور در ۱۷۵۰ سال پیش، دانشگاه پاریس در ۱۲۰۰ میلادی و دانشگاه برلین در ۱۸۱۰ میلادی واجد سه مجموعه مؤثر در شاخصه‌های چهارگانه فوق بوده‌اند.

ذاکرصالحی عنوان کرد: دانشگاه در غرب چه در الگوی ناپلئونی، چه الگوی هومبولتی و چه آکسبریجی ویژگی انباشتی داشته است؛ اما در جهان درحال توسعه و به ویژه ایران، اسیر تب‌ها و مدها شده و شاهد چرخش‌های تند در نقش و کارکرد بوده است. با درج هر ایده‌ای در یک مقاله، سیل انتقادات و توقعات بی‌حد و حصر از این نهاد نوپا به جریان افتاده است. به گونه‌ای که دانشگاه ایرانی به قول جامعه شناسان با پدیده پربار بودن یا تراکم نقش که محصول آن می‌تواند تعارض و تضاد نقش‌ها باشد، روبرو است.

وی با بیان اینکه هنوز موج جدید دانشگاه نسل سوم فروکش نکرده و سیلاب نسل چهارم و پنجم فرا میرسد، خاطرنشان کرد: ایده مرکزی من اجتناب از اسارت در امواج رسانه‌ای و گسیل داشتن این جریانات به سوی چارچوب‌های عقلانیت دانشگاهی است. نمی‌توان هرروز برگردِ ضعیف این نهاد نوپا انتظارات ناهمگون، متعارض و مبهمی داشت و سپس از تکمیل زیرساخت‌های اصلی آموزش و پژوهش شانه خالی کرد.

این پژوهشگر حوزه آموزش عالی مطرح کرد: دانشگاهی که بنیان‌های قوی علمی و فناورانه داشته باشد، قطعاً می‌تواند به نیازهای مختلف پاسخ دهد و قدرت سازگارشوندگی داشته باشد. دانشگاه ضعیف که روی بنیان‌هایش سرمایه‌گذاری لازم صورت نگرفته است، نه اجتماعی و نه بومی و نه جهانی می‌شود!

وی تصریح کرد: آموزش و یادگیری به اندازه کافی واجد تعهد و مسئولیت اجتماعی است؛ زیرا سطح آگاهی جامعه را بالا می‌برد و مردم را در مقابل آسیب‌های اجتماعی حساس و هوشمند کرده و نسبت به تحولات آینده و آمادگی برای مواجهه با تغییر مجهز می‌سازد.

 ذاکر صالحی اذعان کرد: تقویت بنیان‌های آموزش و یادگیری، تلاشی در جهت ایفای نقش بهتر اجتماعی است. آموزش امری اخلاقی و فرایندی اجتماعی دارد. با به حاشیه راندن آموزش، اهداف اجتماعی دانشگاه محقق نمی‌شود. سه رکن از ارکان دانشگاه متعهد و درگیر، به آموزش و پژوهش مؤثر ارجاع داده می‌شود. جامعه محور بودن یک استراتژی یا تاکتیک یا مأموریت جدید نیست بلکه در ذات و جوهر یونیورسیته نهفته است.

وی اعلام کرد: ظهور دانشگاه جامعه محور مستلزم وجود جامعه مدنی فعال و پویا و بالنده است که جامعه‌ای شبکه‌ای و مطالبه‌گر و دانش محور باشد. در غیاب چنین جامعه‌ای دانشگاه با چه کسی تعامل خواهد کرد؟ ظهور دانشگاه‌های بزرگ غرب نیز با پدیده شهر و شهرنشینی مرتبط بوده است. در قرن ۱۲ و ۱۳ میلادی هم پاریس و هم بلونیا، شهرهای آباد و فرهنگ دوست بوده‌اند. در دامان چنین شهرهایی دانشگاه‌هایی بزرگ و کارآمد پرورش یافت.


تحصیل بیش از سه میلیون دانشجو در کشور

 | تاریخ ارسال: 1398/9/10 | 

تهران- ایرنا- جمعیت دانشجویی کشور بر اساس تازه‌ترین آمار موسسه پژوهش و برنامه‌ریزی آموزش عالی به سه میلیون و ۶۱۶ هزار و ۱۱۴ نفر رسیده‌است.
 

موسسه پژوهش و برنامه ریزی آموزش عالی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری طبق روال هر ساله کتاب آمار آموزش عالی ایران را منتشر کرد.
جامعه آماری این طرح ملی، تمام دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی مورد تایید شورای گسترش وزارت علوم، تحقیقات و فناوری همچنین وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی است که در سطحی بالاتر از دیپلم متوسطه دانشجو دارند و به دانش آموختگان خود مدرک دانشگاهی مورد قبول مراجع ذی صلاح اعطا می کنند.
یکی از حوزه های مهم در برنامه‌ریزی و سیاست‌گذاری نظام آموزش عالی، شناسایی میزان کم و کیف دانشجویان ورودی به این نظام است. ثبت نام شدگان موسسات آموزش عالی کشور، در واقع همان پذیرفته شدگان سال تحصیلی ۹۷ – ۱۳۹۶ نظام آموزش عالی هستند که در موسسات آموزش عالی ثبت نام کرده و به تحصیل اشتغال دارند.
در ادامه به جدیدترین آمار آموزش عالی ایران بر اساس این سال تحصیلی اشاره می شود.
تعداد دانشجویان ثبت نام کننده
در این سال تحصیلی، یک میلیون و ۲ هزار و ۱۱۵ نفر در موسسات آموزش عالی ثبت نام کردند که از این تعداد ۴۴۰ هزار و ۷۷۳ نفر را زنان (معادل ۴۳.۹۸ درصد) و ۵۶۱ هزار و ۳۴۲ نفر (معادل ۵۶.۰۲) را مردان تشکیل می دهند.
به عبارت دیگر درصد ثبت نام شدگان مرد در موسسات آموزش عالی بیشتر از زنان است.
از مجموع ثبت نام شدگان جدید، ۶۲۳ هزار و ۳۳۴ نفر در موسسات آموزش عالی دولتی و ۳۷۸ هزار و ۷۸۱ نفر در موسسات آموزش عالی غیردولتی ثبت نام کردند که ۶۲.۲۰ درصد آنان در دانشگاه های دولتی و ۳۷.۸۰ درصد در دانشگاه های غیردولتی مشغول به تحصیل هستند.
توزیع درصد ثبت نام شدگان به تفکیک نوع تحصیل در سال تحصیلی ۹۷ – ۱۳۹۶ حاکی از آن است که ۹۳.۷۰ درصد معادل ۹۳۸ هزار و ۹۴۴ نفر از ثبت نام شدگان به صورت روزانه، ۴.۲۶ درصد معادل ۴۲ هزار و ۶۶۳ نفر در نوبت دوم، ۲ صدم درصد معادل ۲۲۷ نفر در فراگیر، ۱.۲۶ درصد معادل ۱۲ هزار و ۶۶۸ نفر در دوره های الکترونیکی، ۷۶ صدم درصد معادل هفت هزار و ۶۱۳ نفر در پردیس پذیرفته شده و ثبت نام کردند.
۲۵۵ هزار و ۷۵ نفر معادل ۲۵.۴۵ نفر از ثبت نام شدگان در دوره کاردانی، ۵۲۴ هزار و ۸۸۲ نفر معادل ۵۲.۳۸ درصد در دوره کارشناسی، ۱۸۳ هزار و ۶۳۷ نفر معادل ۱۸.۳۲ درصد در دوره کارشناسی ارشد، ۱۲ هزار و ۷۹۴ نفر معادل ۱.۲۸ درصد در دوره دکتری حرفه ای و ۲۵ هزار و ۷۲۷ نفر معادل ۲.۵۷ درصد نیز در دوره دکتری تخصصی نام نویسی کردند.
از مجموع ثبت نام شدگان، ۴۹۱ هزار و ۱۵۷ نفر معادل ۴۹.۰۱ درصد در گروه علوم انسانی، ۵۱ هزار و ۶۶۶ نفر معادل ۵.۱۶ درصد در گروه علوم پایه، ۵۱ هزار و ۱۹۲ نفر معادل ۵.۱۱ درصد در گروه علوم پزشکی، ۲۸۸ هزار و ۹۶ نفر معادل ۲۸.۷۵ درصد در گروه فنی و مهندسی، ۳۴ هزار و ۸۶۲ نفر معادل ۳.۴۸ درصد در گروه کشاورزی و دامپزشکی و ۸۵ هزار و ۱۴۲ نفر معادل ۸.۵۰ درصد در گروه هنر تحصیلات خود را آغاز کردند.
در بخش دولتی، دانشگاه های وابسته به وزارت علوم، تحقیقات و فناوری با ۱۸۹ هزار و ۶۱۷ نفر بیشترین و دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی وابسته به سایر دستگاه های اجرایی با ۶ هزار و ۲۸۴ نفر کمترین تعداد ثبت نام شدگان را دارند.
همچنین در بخش غیردولتی، دانشگاه آزاد اسلامی با ۲۸۰ هزار و ۱۷۱ نفر بیشترین تعداد ثبت نام شدگان را داراست.
۱۸۹ هزار و ۶۱۷ نفر معادل ۱۸.۹۲ درصد در دانشگاه های وابسته وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، ۱۰۴ هزار و ۳۲۵ نفر معادل ۱۰.۴۱ درصد در دانشگاه پیام نور، ۱۷۶ هزار و ۱۰۱ نفر معادل ۱۷.۵۷ درصد در دانشگاه جامع علمی کاربردی، ۹۱ هزار و ۸۴۴ نفر معادل ۹.۱۷ درصد در دانشگاه فنی و حرفه ای، ۹ هزار و ۵۷۹ نفر معادل ۰.۹۶ درصد در دانشگاه فرهنگیان، ۴۵ هزار و ۵۸۴ نفر معادل ۴.۵۵ درصد در دانشگاه های وابسته به وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، ۶ هزار و ۲۸۴ نفر معادل ۰.۶۳ درصد در دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی وابسته به دستگاه های اجرایی، ۲۸۰ هزار و ۱۷۱ نفر معادل ۲۷.۹۶ درصد در دانشگاه آزاد اسلامی و ۹۸ هزار و ۶۱۰ نفر معادل ۹.۸۴ درصد در موسسات آموزش عالی غیردولتی غیرانتفاعی ثبت نام کردند.
بدین ترتیب دانشگاه آزاد اسلامی بیشترین و دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی وابسته به دستگاه های اجرایی کمترین تعداد ثبت نام شدگان را در بین موسسات آموزش عالی کشور دارا هستند.
بر اساس آمار دیگری، استان های تهران با تعداد ۲۰۲ هزار و ۷۸۵ نفر معادل ۲۰ و ۲۴ درصد، خراسان رضوی با ۶۷ هزار و ۹۶۶ نفر معادل ۶.۷۸ درصد، اصفهان با ۶۴ هزار و ۵۰۱ نفر معادل ۶.۴۴ درصد، مازندران با ۵۷ هزار و ۵۳۱ نفر معادل ۵.۷۴ درصد بیشترین پذیرش ثبت نام شدگان جدید را در میان استان های کشور دارا هستند.
استان های ایلام با تعداد هشت هزار و ۵۵۴ نفر معادل ۸۵ صدم درصد، خراسان شمالی با ۹ هزار و ۷۳۴ نفر معادل ۹۷ صدم درصد، چهار محال و بختیاری با ۱۰ هزار و ۲۴۸ نفر معادل ۱.۰۲ درصد و کهگیلویه و بویراحمد با تعداد ۱۱ هزار و ۶۰۶ نفر معادل ۱.۱۶ درصد کمترین پذیرش ثبت نام شدگان را داشتند.

گزارش همایش ساماندهی آموزش عالی سناریوهای پیش رو

 | تاریخ ارسال: 1398/9/27 | 

انجمن آموزش عالی ایران، با همکاری موسسه پژوهش و برنامه ریزی آموزش عالی هفتمین کنفرانس خود را به «ساماندهی آموزش عالی در ایران» اختصاص داد تا با توجه به امکانات و احتمالات، به شفاف‌سازی مفهوم و طرح ساماندهی بپردازد.

به گزارش روابط عمومی موسسه به نقل از خبرگزاری مهر درباره آموزش عالی در ایران، آنچه کمتر مورد تردید است، رشد کمی آن با وجود آسیب‌های کیفی فراوان است. مداخله در این معضل و موازنه در این امر، گرچه کاری نیکو، اما پرزحمت و زمان‌بر است. به طوری که از سال ۸۹ تا کنون، بررسی وضعیت آموزش عالی در دستور کار وزارت علوم و دستگاه‌های متعدد متصدی آموزش عالی در ایران قرار گرفته است.

در این راستا، انجمن آموزش عالی ایران، هشتمین کنفرانس خود را به «ساماندهی آموزش عالی در ایران» با عنوان فرعی «سناریوهای پیش رو» اختصاص داد تا با توجه به امکانات و احتمالات، به شفاف‌سازی مفهوم و طرح ساماندهی بپردازند.

مقدمه‌ای بر ساماندهی آموزش عالی در ایران

شاید آشکارترین تغییر در حوزه آموزش ایران طی سنوات اخیر را بتوان تحول از حالت نخبه‌گرایی به طرف آموزش فراگیر شمرد. که گرایش آموزش عالی فراگیر منجر به رشد کمی چشمگیر آموزش عالی شد. افزایش روزبه‌روز و پایاپای عرضه و تقاضای آموزش عالی، بی توجه به اکوسیستم کلی جامعه، در دهه چهلم بعد از انقلاب، مشکلات عدیده‌ای را منجر شد؛ که از بدیهی‌ترین آنها می‌توان به ذبح کیفیت در آموزش عالی و کاهش عمق علمی در میان دانش‌آموختگان اشاره کرد. که در نهایت بازاندیشی و بازنگری در سیاستگذاری آموزشی را به ضرورتی جدی تبدیل کرد.

به همین دلیل، وزارت عتف در پی «ساماندهی» آموزش عالی‌ای برآمد که ظاهراً کنترل برخی ابعاد ضروری آن از عهده‌اش خارج شده بود. امر ساماندهی با برگزاری جلسات متعدد، در نهایت به تدوین «طرح ساماندهی آموزش عالی» منجر شد. این طرح در کنفرانسی که برای تبیین ساماندهی، بازتولید گفتمان ساماندهی و شفاف‌سازی اصول آن برگزار شد؛ با سخنرانی‌های مقدماتی ابراهیم صالحی عمران به عنوان رئیس کنفرانس و غلامرضا ذاکرصالحی در جایگاه دبیر علمی کنفرانس، نقد و بررسی شد.

تاریخچه ساماندهی آموزش عالی در ایران

با وجود نابسامانی‌های موجود در آموزش عالی، ایده‌های کنترل، بررسی، جهت‌دهی، کیفی‌سازی، آمایش و در نهایت ساماندهی به آموزش عالی همواره در دستور کار موسسه پژوهش و برنامه‌ریزی آموزش عالی در ایران قرار داشته است. این ادعا را نسرین نورشاهی، رئیس موسسه، در قالب مقاله «بررسی ایده‌ها، پژوهش‌ها و تجارب موسسه پژوهش و برنامه‌ریزی آموزش عالی در زمینه ساماندهی» مطرح کرد.

نورشاهی با مرور انبوه سفارش‌های پژوهشی از دستگاه‌های سیاستگذار آموزش عالی و تبیین دقیق وضعیت آموزش عالی از طریق پژوهش‌های موسسه، این پرسش اساسی را مطرح کرد که «چرا با وجود سفارشات پژوهشی (از سوی سیاستگذار) و مطالعات پژوهشی (از سوی موسسات پژوهشی) هیچ تغییر محسوس بنیادی در روند سیاستگذاری‌ها و جهت‌دهی‌های آموزش عالی طی سالهای متمادی صورت نگرفته است؟» که پاسخ آن را نیز در ادامه ارائه داد: «دستگاه‌های سیاست‌گذار عموما به دادن سفارش عادت کرده‌اند و برای گرفتن پاسخ و تدقیق در مطالعات حاصل از سفارشات خود، تعلل و کم‌توجهی‌های بسیار دارند»!

پاسخ عجیب نورشاهی، نشان می‌دهد که چرا کاهش و افزایش بودجه‌ موسسات پژوهشی، ارتباط وثیقی با سطح توسعه و حل مسئله و پیشگیری از بحران در کشور ندارد.

چرا برنامه‌های توسعه، منجر به سامان آموزش عالی نشده است؟

محمد یمنی، استاد دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی، اما پرسش بالا را با صورت دیگری مطرح کرد. یمنی با عنوان «مسئله توسعه در آموزش عالی ایران» به این مسئله پرداخت که چرا با وجود برنامه‌های توسعه، آموزش عالی جایگاه اصلی خود را در راهبرد جامعه پیدا نکرده است؟ ایده اصلی یمنی در این مقاله، از جنس مفهوم‌شناسی و بازبینی مفهومی بود. یمنی تاکید داشت بازتعریف «توسعه» از ضروری‌ترین امور در ساماندهی آموزش عالی به شمار می‌رود.

مدلول وی بر این ادعا، از این دست بود که برنامه‌های متعدد توسعه‌ای در امر آموزش، هیچگاه منجر به توسعه نشده است. چرایی این مهم، به دلیل فهم نادرست از مفهوم توسعه است. به زعم یمنی، توسعه، مفهومی زیستی که در روندی ارگانیک و پویا اتفاق می‌افتد. از این حیث، ما نیاز داریم الگوهای توسعه خود را بازنگری کنیم. منظور یمنی از الگوهای توسعه، برنامه‌هایی است که مدیران پشت درهای بسته و با اقتباس از برنامه‌های توسعه آموزش در جوامع دیگر می‌نویسند. یمنی همچنین بر این دوگانه دست گذاشت که «آیا ما برنامه‌ریزی/سیاستگذاری می‌کنیم؟» یا «درباره برنامه‌ریزی/سیاستگذاری تفکر می‌کنیم؟»

تبیین دقیق‌تر این مسئله در مقاله «مقایسه آمایش آموزش عالی کشور در برنامه‌های توسعه قبل و بعد از انقلاب» اتفاق افتاد.

فاطمه نصراللهی‌نیا، دانشجوی دکتری برنامه‌ریزی توسعه آموزش عالی، در این مجال، از طریق بررسی اسناد و مدارک برنامه‌های توسعه (شامل پنج برنامه عمرانی پیش از انقلاب و شش برنامه توسعه پس از انقلاب)، شباهت‌ها و تفاوت‌هایی را برشمرد.

آنچه در این مقاله نزدیک به ایده محمد یمنی بود، ایده «آمایش آموزش عالی» به عنوان زیرمجموعه‌ای از «آمایش سرزمین بود»؛ یعنی تحلیل، بررسی و ساماندهی آموزش عالی در زمینه‌ای بزرگتر به تحلیل، بررسی و ساماندهی کلی امر توسعه در کشور بستگی تمام دارد. و این نقصی است که کمتر به آن توجه شده است.

بحث‌هایی پیرامون تجمیع و ادغام دانشگاه‌ها در طرح ساماندهی

پربسامدترین معنی و مستفاد برای ساماندهی آموزش عالی، مربوط به ایده تجمیع و ادغام دانشگاه‌هاست؛ به طوری که غالبا وقتی صحبت از ساماندهی می‌شود، تلقی نخست و اساسی از این طرح، تجمیع دانشگاه‌ها و موسسات متعدد آموزش عالی در دانشگاه‌های مادر و ادغام و ایجاد یکپارچگی در آموزش عالی است.

یداله مهرعلیزاده، استاد دانشگاه شهید چمران اهواز، با پیش‌فرض یکسان انگاشتن «ساماندهی» و «ادغام» به طرح بحث پرداخت. مهرعلیزاده که با عنوان «نقدی بر کژراهه ساماندهی آموزش عالی در ایران از منظر ماهیت و چیستی دانشگاه» صحبت می‌کرد؛ منظور خود از کژراهه را اینطور توضیح داد: «تعبیر ما از کژراهه، ناتوانی دانشگاه در معناسازی و تعادل و توازن و اتصال نظام معرفت، نظام قدرت، نظام ثروت و نظام منزلت اجتماعی است.»

از نظر وی دانشگاه باید به سمت ماهیت خود یعنی «استقلال آکادمیک»، «استقلال سازمانی» و «وحدت آموزش و پژوهش» حرکت کند. این در حالی است که برای تمام معضلات، راه‌حل ادغام برگزیده شده است و ساماندهی در چنبره این کژراهه در حال گسترش است.

نکته‌ای که به نظر مهرعلیزاده مغفول مانده است تقابل چهار حوزه علم‌ورزی (گسترش کمی و کیفی دانشگاه)، حوزه سیاست (قدرت)، حوزه اقتصاد (سود و زیان و ثروت‌اندوزی) و حوزه فرهنگ (منزلت اجتماعی و فرهنگی، اقناع، استدلال، قلب، هنر و ادبیات، ذوق و غیره)، موجب نابسامانی در جایگاه و حوزه اختیارات بازیگران ارشد سیاستگذاری توسعه دانشگاه و آموزش عالی کشور شده است. اما سیاستگذاران ارشد آموزش عالی چنین اندیشه کرده‌اند که اولویت دادن به تجمیع موسسات آموزش عالی حلال بحران‌های آموزش عالی است.

همچنین سپیده بارانی، مدیر کل دفتر برنامه‌ریزی آموزش‌های فنی‌وحرفه‌ای دانشگاه فنی‌وحرفه‌ای، نیز با دیدی انتقادی به ایده ادغام و تجمیع نگاه کرد و در مقاله مشترک خود با رضا مهدی، عضو هیئت علمی پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی، با عنوان «هیئت‌های هماهنگی: سناریوی ممکن برای ساماندهی آموزش عالی» معتقد بود « به دلیل ملاحظات سیاسی و اقتصادی و شیوه حکمرانی، امکان تجمیع فیزیکی و تسهیم امکانات و منابع نهادها و سازمان‌های آموزش عالی وجود ندارد... بنابراین در چنین موقعیت دشواری، بهترین راهکار و سناریو برای ساماندهی آموزش عالی، عدم ورود و مداخله در منافع اقتصادی و سیاسی نهادهای آموزش عالی موجود و صرفا ایجاد هماهنگی و هم‌افزایی در فعالیت آن‌هاست. چنین ایده‌ای می‌تواند اداره و حکمرانی هماهنگ و همسو شبیه سازوکار هیئت‌های هماهنگی نهادهای آموزش عالی در یک استان یا منطقه باشد».

البته در ادامه سحر کوثری، عضو هیئت علمی گروه سیاست علم مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور، سخنرانی خود را به «الزامات پیاده‌سازی مدیریت منطقه‌ای آموزش عالی» اختصاص داد. این الزامات از نظر کوثری شامل «بلوغ سازمانی»، «مشارکت مناطق»، «استقلال مالی»، «نقش نظارتی وزارت عتف»، «نقش سیاستی وزارت عتف» و «فرهنگ‌سازی در دانشگاه‌های شهرستان‌ها جهت پذیرش مدیریت منطقه‌ای» می‌شد.

ایده تجمیع و ادغام البته دور از طرح ساماندهی نیست، اما تنها بخشی از آن را شامل می‌شود. وزیر علوم، منصور غلامی، بارها در مصاحبه‌ها و سخنرانی‌های خود درباره ادغام برخی مراکز پیام نور، علمی کاربردی و فنی‌وحرفه‌ای صحبت کرده است. غلامی ایده تجمیع را جهت بهره‌گیری از حداکثر امکانات موجود، جلوگیری از هدررفت انرژی و تاثیرگذاری بیشتر در حوزه علم و فناوری خوانده است.

حامد تارین، دانشجوی دوره دکتری مدیریت آموزشی، با مقاله‌ای با همین عنوان به «تبیین مفهوم سیاست تجمیع و ادغام» پرداخت. تارین تاکید داشت «دست‌اندرکاران هم در تدوین و هم در اجرا ضمن بهره‌گیری از سیاست‌ها و خط‌مشی‌های بالادستی؛ به عواملی نظیر فرهنگ سازمانی دانشگاه‌ها، مشارکت و هماهنگی سطوح مدیریتی و علمی کشور، عوامل نگهدارنده و بازدارنده طرح، ویژگی‌های طرح ادغام شامل فرایند-ترکیب-تعامل-یکپارچگی توجه جدی داشته باشند».

اما توجیه ادغام به عنوان یکی از اصول ساماندهی چیست؟ این سوالی است که علی خورسندی طاسکوه در ارائه خود با عنوان ناسیاست انبوه‌سازی دانشگاهی؛ راهکارهای سیاستی برای مقابله با پیامدهای آن» به آن پاسخ داد.

به زعم خورسندی، با انبوه‌سازی دانشگاهی و ورود بی‌حدوحصر دانشجویان به آموزش عالی، دچار آسیب‌های پنج‌گانه شده‌ایم؛ که به ترتیب توضیح داده شدند: «فرسایش کیفیت فرایندها و برنامه‌های یادگیری و یاددهی»، «به حاشیه رفتن مسئولیت‌پذیری اجتماعی دانشگاه و عدم پاسخگویی به حوزه عمومی»، «هزینه سرمایه اجتماعی دانشگاه در جامعه، بازار و صنعت»، «توده‌گرایی (با پیامدهایی چون کاهش سواد علمی، شایستگی مسئله‌گشایی و پختگی اعضای هیئت علمی» و «ایجاد چالش/بحران دانش‌آموختگان کم‌کارآمد با طغیان مدرک‌گرایی و انبوه بیکاران دانش‌آموخته».

و راهکارهای سیاستی خورسندی در قبال این آسیب‌ها در چند محور کلی خلاصه شد:

- سیاستگذاری و توسعه دانشگاه‌های پژوهش‌محور با تمرکز بر تحقیقات بنیادی و پایه

- گسترش پژوهشکده‌ها و پژوهشگاه‌های سازمانی غیردولتی با تمرکز بر تحقیقات کاربردی

- استانداردسازی و شاخص‌سازی برای ایجاد رشته‌ها و گرایش‌های آموزشی

- مسدود کردن حفره‌های رانت‌پروری (سیاسی و ایدئولوژیک) در ساخت‌وساز مراکز (دکه‌های) دانشگاهی

- به حداقل رساندن نهادهای قانونگذار و سیاستگذار و به حداکثر رساندن نظارت فراسازمانی

- تدوین نظام رتبه‌بندی گروه‌های آموزشی دانشگاه‌ها.

اما غیر از اصل تجمیع و ادغام، طرح ساماندهی دارای چه اصول دیگری است؟

اصول بیست‌گانه ساماندهی آموزش عالی در ایران

حسین رحیمی، مشاور و نماینده وزیر علوم، تحقیقات و فناوری در امور ساماندهی، تحت عنوان «ساماندهی موسسات آموزش عالی؛ ضرورت‌ها و سیاست‌ها» با برشماری اصول طرح ساماندهی موسسات آموزشی و پژوهشی» از منظر اجرایی سخنرانی کرد.

رحیمی اصول بیست‌گانه ساماندهی را اینطور برشمرد:

- اصل ۱: ساماندهی شامل تمام موسسات آموزشی و پژوهشی (به استثنای موسسات وزارت بهداشت) اعم از توسعه‌یافته و در حال توسعه، دانشگاه‌های سراسری (مانند دانشگاه آزاد اسلامی، دانشگاه پیام نور، دانشگاه علمی‌کاربردی، دانشگاه فنی و حرفه‌ای)، موسسات غیردولتی غیرانتفاعی، موسسات وابسته نهادهای عمومی و اجرایی و نیز موسسات مطالعاتی، سیاستگذاری و برنامه‌ریزی وابسته به وزارت عتف می‌شود؛

- اصل ۲: هدف اصلی ساماندهی، محدودسازی و کوچک‌یازی آموزش عالی نیست. هدف اصلی آن، موثرسازی است. در ساماندهی امکان ارتقا کیفی و کمی موسسه وجود دارد. در هر حال جهت‌گیری اصلی ساماندهی ارتقای کیفی و اثربخشی عملی است؛

- اصل ۳: اولویت ساماندهی به قرار زیر است:

الف- موسسات دولتی حضوری وابسته به وزارت عتف؛

ب- موسسات غیردولتی-غیرانتفاعی؛

پ- دانشگاه‌های پیام نور، علمی‌کاربردی و فنی و حرفه‌ای؛

ت- موسسات وابسته به دشتگاه‌های اجرایی و نهادهای عمومی؛

ث- دانشگاه آزاد اسلامی؛

تبصره ۱: دانشگاه‌های پیام نور، علمی کاربردی و فنی و حرفه‌ای طبق ضوابط عمومی وزارت عتف، نخست به ساماندهی درونی مبادرت می‌کنند.

تبصره ۲: اولویت‌بندی بالا تقریبی است. امکان همزمانی ساماندهی موسسات با ساختارها و نظامات متفاوت وجود دارد.

- اصل ۴: در طرح ساماندهی

الف- نوع موسسه (دانشگاه، مجتمع، مرکز)؛

ب- سطح فعالیت موسسه (سطوح چهارگانه)؛

پ- ماموریت‌های خرد و کلان موسسه (مشترک مانند: آموزش و خدمات علمی؛ و خاص مانند: فعالیت در گروه‌های علمی ویژه، خدمات علمی و تخصصی و نظایر اینها)

ت- ساماندهی درونی موسسه (گروه‌های علمی و آموزشی، حوزه‌هیا پژوهشی)

دقیقا تعیین و تبیین می‌شوند.

- اصل ۵: در ساماندهی فرض بر انحلال، ادغام و تجمیع نیست؛ مگر

الف- آموزش عالی فعلی بیش از نیاز اجتماعی نیروی انسانی تربیت کرده باشد (به تفکیک رشته‌محل و نیاز منطقه و کشور)؛

ب- ارتقای کیفی ناشی از ساماندهی ارزش‌افزوده‌ای به مراتب بیش از وضع موجود ایجاد کند؛

پ- سازگار با اقتصاد آموزش عالی باشد؛ حداکثر کیفیت با حداقل هزینه‌ها تامین شود؛ (اقتصاد خرد موسسه و اقتصاد کلان آموزش عالی در ساماندهی مدنظر قرار می‌گیرد)؛

- اصل ۶: برخی از جهت‌گیری‌های اصلی طرح ساماندهی به قرار زیر است:

الف- بهبود محسوس وضعیت فعلی موسسات و ارتقای فعالیت‌های علمی آنها، خواه به صورت مستقل یا به شکل وابسته و پیوسته؛

ب- حفظ و گسترش دوره‌های کاردانی با انعطاف‌پذیری عناوین و محتوای دوره‌ها متناسب با نیازهای مناطق مختلف کشور؛

پ- حفظ و گسترش ظرفیت‌های کیفی و استاندارد موسسات غیردولتی-غیرانتفاعی؛

ت- متناسب‌سازی دوره‌های کارشناسی پیوسته با نیازهای اجتماعی و اقتضائات طرح آمایش سرزمین، و در صورت لزوم محدودسازی برخی از این دوره‌ها در تعدادی از موسسات؛

ث- محدودسازی یا حذف برخی دوره‌های تحصیلات تکمیلی از موسسات دولتی، که به عنوان دانشگاه‌های معین شناخته نمی‌شوند و معمولا در شهرستان‌های غیر از مراکز استان واقع هستند و از استاندارد کیفی علمی برخوردار نیستند. همین سیاست برای سایر موسسات نیز پیگیری می‌شود؛

ج- کمک به ارائه آموزش‌های با استانداردهای بالا، تشویق به انجام پژوهش‌های هدفمند و مشارکت در توسعه فناوری‌های معطوف به کاربرد؛

- اصل ۷: در طرح ساماندهی هیچ فردی (هیئت علمی و کارمندان) به اجبار از سیستم کنار گذاشته نمی‌شود، هیچ امکاناتی از موسسه (موجود یا جدید) خارج نمی‌شود، اعتبارات کلی کاهش نمی‌یابد، و پس از ساماندهی روند افزایشی متداول بودجه سالانه، با توجیه برنامه‌ها، ادامه خواهد یافت.

تبصره: واضح است که ضوابط احراز حداقل شرایط عمومی و خاص نیروی انسانی (هیئت علمی و کارشناسی) اعمال خواهد شد.

تبصره: ساماندهی موجب هیچگونه کاهش اعتبارات موسسات آموزش عالی یا سرجمع کل اعتبارات آموزش عالی کشور نمی‌شود. اعتبارات موسسات تجمیع یا ادغام شده تجمیع می‌شود، و در صورت پردیس شدن موسسه، اعتبارات به صورت وابسته ذیل اعتبارات موسسه یا مادر تعریف می‌شود.

- اصل ۸: به رغم یکی از اهداف طرح ساماندهی بهینه کردن اقتصاد آموزش عالی و صرفه‌جویی مالی است، ولی مراقبت جدی و دقت کافی می‌شود که اقتصاد در حوزه علم سیطره نیابد. جهت‌گیری ساماندهی کمک به استقرار اقتصاد دانش‌بنیان است. چنین اقتصادی خود مشوق و یاریگر علم در جامعه خواهد بود؛

- اصل ۹: صرفه‌جویی ناشی از ساماندهی مصروف ارتقای کیفی، تعریف و پیاده‌سازی برنامه‌های جدید، توسعه رشته‌های مورد نیاز، تکمیل فضاهای مورد نیاز موجود، تجهیز آزمایشگاه‌ها و نظایر اینها می‌شود. لذا در سال‌های بعد به رغم کاهش احتمالی تعداد دانشجو (در موسسه) از اعتبارات موسسه کاسته نمی‌شود؛

- اصل ۱۰: در طرح ساماندهی حتی‌الامکان استقلال خارجی (مانند موسسات تحت نظارت دانشگاه معین) یا داخلی (مانند پردیس‌های دانشگاهی پس از تجمیع از یا الحاق) تمام موسسات دارای مجوز حفظ می‌شود. علاوه بر این نام‌های (برندهای) فعلی موسسات که جنبه ملی و بین‌المللی یافته‌اند، حفظ می‌شود؛

- اصل ۱۱: عناوین موسسات (دانشگاه، مجتمع آموزش عالی، دانشکده، مرکز آموزش عالی) پس از ساماندهی، براساس شاخص‌های کیفی وزارت عتف تثبیت یا تغییر می‌یابد؛

- اصل ۱۲: در ساماندهی امکان همکاری، اشتراک، تجمیع یا ادغام موسسات آموزش عالی غیرهمگن نیز در گرفته می‌شود. مانند: دانشگاه پیام نور، دانشگاه آزاد اسلامی و مراکز علمی کاربردی و موسسات غیردولتی و غیرانتفاعی.

- اصل ۱۳: در طرح ساماندهی به شاخص‌های مقایسه‌ای کمی (تعداد دانشجو در صدهزار جمعیت استان و نظایر اینها) و کیفی آموزش عالی در استان‌های مختلف توجه می‌شود. به عبارت دیگر ساماندهی در جهت متوازن‌سازی استانی و منطقه‌ای آموزش عالی برنامه‌ریزی می‌شود؛

- اصل ۱۵: موسسات متناسب با ماموریت‌های مشترک و خاص خود سامان می‌یابند. به عبارت دیگر، ساماندهی در راستای ماموریت‌گرایی جدید دانشگاه‌هاص صورت می‌گیرد. بر این اساس در ساماندهی کثیری از موسسات حرفه و مهارت‌محور، تعدادی آموزش‌محور (آموزش انبوه‌ساز) و برخی پژوهش‌محور خواهند بود؛

- اصل ۱۶: در ساماندهی نیاز بازار کار به دانش‌آموختگان موسسات واقع در هر منطقه با کمک دستگاه‌اهی اجرایی و مسئول به صورت تقریبی معین می‌شود. رشته‌ها و مقاطع تحصیلی و نیز تعداد موسسات واقع در هر منطقه، متناسب با نیازهای برآورد شده تعیین می‌شود؛

- اصل ۱۸: در طرح ساماندهی، مفاد اسناد آمایش استانی و منطقه‌ای کشور و نیز برنامه‌های علم و فناوری استان‌ها مورد بهره‌برداری قرار می‌گیرد؛

- اصل ۱۹: تمامی برنامه‌های اجرایی ساماندهی پس از تعیین و نهایی‌یازی اولیه، تایید معاونت‌های ذی‌ربط وزارت و تصویب در مراجع قانونی فراوزارتی (در صورت لزوم) و نیز مراجع قانونی وزارت عتف، مانند شورای گسترش توسط وزیر علوم برای اجرا ابلاغ می‌شود؛

- اصل ۲۰: طرح ساماندهی با نظرخواهی، هماهنگی و مشارکت موسسات مشمول ساماندهی نهایی شده و به اجرا گذاشته می‌شود. در صورت لزوم از مشارکت صاحب‌نظران، مقامات و نهادهای ذی‌ربط استانی و محلی بهره‌گیری خواهد شد. در مرحله اجرا نیز از همکاری مراجع مذکور استفاده می‌شود.

نقدی بر «هشتمین کنفرانس ساماندهی آموزش عالی در ایران؛ سناریوهای پیش رو»

آنچه مبرهن است، تصدی و تعلق موضوع ساماندهی آموزش عالی به دستگاه‌های متعدد سیاستگذاری و اجرایی کشور است. از این حیث، نام و عنوان افراد حقوقی و حقیقی بسیاری، قابل طرح است؛ که متاسفانه در این رویداد حضور نداشتند. و به همین خاطر در سایت کنفرانس با اسامی بسیار، اما در روز کنفرانس با غیبت‌های بسیار مواجهیم؛ و مصداق ساماندهانی بودند که در ساماندهی خود وامانده‌اند!

گفتنی است هشتمین کنفرانس ساماندهی آموزش عالی در ایران؛ سناریوهای پیش رو» سه‌شنبه، ۱۹ آذرماه ۹۸، در محل همایش‌های دانشگاه فنی‌وحرفه‌ای شریعتی برگزار شد. رئیس، دبیر علمی و دبیر اجرایی این کنفرانس به ترتیب دکتر ابراهیم صالحی عمران، دکتر غلامرضا ذاکرصالحی و دکتر مهدی رضا بودند.

این کنفرانس با همکاری‌های «دانشگاه فنی‌وحرفه‌ای»، «سازمان سنجش آموزش کشور»، «پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی»، «موسسه پژوهش و برنامه‌ریزی آموزش عالی»، «مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور»، «دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه شهید بهشتی»، «پژوهشکده سیاست‌پژوهی و مطالعات راهبردی حکمت»، «مرکز بررسی‌های استرتتژیک ریاست جمهوری» و پایگاه استنادی علوم جهان اسلام» حمایت و اجرا شد.
 


مصاحبه دکتر زهرا رشیدی با خبرگزاری ایبنا

مصاحبه دکتر زهرا رشیدی عضو هیأت علمی موسسه پژوهش و برنامه‌ریزی آموزش‌عالی و مولف کتاب قلدری آکادمیک با خبرگزاری ایبنا را در مورد این کتاب می‌خوانید:

 
زهرا رشیدی می‌گوید: گروه‌های آموزشی که در آن‌ها فرهنگ قلدری رواج یافته، سلسله مراتبی را رعایت میکند که در راس آن قلدر و یارانش قرار گرفته‌اند و در انتهای این هرم قربانیان گروه هستند. بنابراین نمی‌توان انتظار داشت که سهم زیادی به قربانی گروه که در بسیاری از مواقع تازه‌واردها هستند برسد.
ادامه مصاحبه در لینک زیر قابل دسترس می باشد.

 

مصاحبه دکتر مقصود فراستخواه با خبرگزاری ایبنا

مصاحبه دکتر مقصود فراستخواه استاد موسسه پژوهش و برنامه‌ریزی آموزش عالی و مولف کتاب آینده پژوهی آموزش عالی و دانشگاه در ایران با خبرگزاری ایبنا را در مورد این کتاب می‌خوانید: 

 
استاد موسسه پژوهش و برنامه‌ریزی آموزش عالی معتقد است؛ یکی از چالش‌های ما این است که دانشگاه از دامن شهر به بغل دولت و از ایوان جامعه به دیوان دولت و بروکراسی آن افتاده و حتی بدتر از آن، گرفتار یک دیوانسالاری ناکارامد و چندلایه شده است.
ادامه مصاحبه در لینک زیر قابل دسترس می باشد.

 

مصاحبه دکتر مریم حسینی با خبرگزاری ایبنا

مصاحبه دکتر مریم حسینی عضو هیأت علمی موسسه پژوهش و برنامه‌ریزی آموزش عالی و مولف کتاب راهنمای تدوین دوره‌های آموزشی برونداد‌ محور در حوزه مهندسی با خبرگزاری ایبنا را در مورد این کتاب می‌خوانید: 

 
 
مریم حسینی لرگانی گفت: بر اساس استانداردهای آموزشی بین ­المللی، هر دوره آموزشی مهندسی باید هم نظریه­ را پوشش دهد و هم مهارت­‌ها، نگرش‌­ها و الگوهای رفتاری لازم و مناسب را در دانشجویان پرورش دهند.



 

مصاحبه دکتر روشن با خبرگزاری باشگاه خبرنگاران دانشجویی ایران

دکتر احمدرضا روشن عضو هیأت علمی موسسه پژوهش و برنامه‌ریزی آموزش‌عالی در گفتگو با باشگاه خبرنگاران دانشجویی ایران مطرح کرد: 

 

بلاتکلیفی نهادهای تصمیم‌گیرنده حوزه آموزش عالی/ نهادهای متعدد سیاستگذار ماموریتشان مشخص نیست.




 

مصاحبه دکتر اصغر زمانی با خبرگزاری ایسنا

مصاحبه دکتر اصغر زمانی عضو هیأت علمی موسسه پژوهش و برنامه ریزی آموزش عالی با خبرگزاری ایسنا را می خوانید با عنوان "سند الگو مبتنی بر شایستگی های مردمان ایران زمین تدوین شده است"

 
استادیار مؤسسه پژوهش و برنامه ریزی آموزش عالی گفت: یکی از اسناد مهمی که با توجه به اهداف انقلاب اسلامی و لیاقت ها و شایستگی های مردمان ایران زمین تدوین شد سند، الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت است.

به گزارش ایسنا، دکتر اصغر زمانی به تبیین جایگاه تربیت نیروی انسانی در سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت پرداخت و افزود: یکی از اسناد مهمی که با توجه به اهداف انقلاب اسلامی و لیاقت ها و شایستگی های مردمان ایران زمین تدوین شده سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت است که بر اساس منویات مقام معظم رهبری، تدوین و منجر به شکل گیری طرحی شده که می تواند همگام با توسعه همه جانبه کشور، با تقویت اصول اسلامی و ایرانی همراه باشد.
 


یادداشت دکتر علی باقر طاهری نیا رییس موسسه پژوهش و برنامه‌ریزی آموزش‌عالی در خبرگزاری فارس

یادداشت دکتر علی باقر طاهری نیا رییس موسسه پژوهش و برنامه‌ریزی آموزش‌عالی در خبرگزاری فارس


دکتر علی باقر طاهری‌نیا رئیس موسسه پژوهش و برنامه ریزی آموزش عالی و استاد دانشگاه تهران طی یادداشتی نوشت: نامگذاری سالها رویه ایست که در سنوات گذشته با ابتکار رهبر فرزانه و حکیم انقلاب نهادینه شده است، به گونه‌ای که با مطالعه طولی و تحلیل حوزه معنایی و دلالت آن ها می‌توان اولویت ها، نیازها و جهت‌گیری‌های اقتصادی اجتماعی و فرهنگی کشور را تحلیل کرد. این نام ها یا شعارها هرچند خاستگاه شان نیازهای اولویت‌دار کشور است لیکن ماهیت فرهنگی و نرم دارد و برای این که منشاء اثر و ایجاد تحول در جامعه شود باید به باور درونی تبدیل و در زمره فرهنگ عمومی نهادینه شود. پس از انتشار بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی در بیست و دوم بهمن سال ۱۳۹۷ که در آن رهبر معظم راه حل مشکلات را در سیاست های اقتصاد مقاومتی، درون زا و اقتصاد مولد و دانش بنیان و مردمی برشمردند معظم‌له شعار سال ۱۴۰۱ را با نگاهی نو و متفاوت به مقوله تولید انتخاب و معرفی کردند. ایشان فرمودند: "امسال من تولید را می خواهم مطرح کنم منتها یک رویکرد جدید، یک چهره جدید از تولید را می خواهم مطرح کنم و آن عبارت است از تولیدی که دارای دو خاصیت باشد اشتغال آفرین باشد و دانش بنیان به این ترتیب شعار سال ۱۴۰۱ اینگونه شد "تولید ملی، دانش بنیان، اشتغال آفرین".

 

خبرگزاری فارس: موسسه پژوهش و برنامه ریزی متولی مطالعات تحول آموزش عالی است

رییس موسسه پژوهش و برنامه ریزی آموزش عالی از نقش زیربنایی موسسه پژوهش و برنامه ریزی آموزش عالی برای آموزش عالی کشور خبر داد.


به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری فارس به نقل از روابط عمومی موسسه پژوهش و برنامه ریزی آموزش عالی، علی‌باقر طاهری نیا رئیس موسسه پژوهش و برنامه ریزی آموزش عالی گفت: موسسه پژوهش و برنامه ریزی آموزش عالی با سابقه ای افزون بر ۵۴ سال به مثابه کانون تفکر آموزش عالی است به این معنا که با دارا بودن گروه‌های پژوهشی تخصصی در حوزه آموزش عالی کانون تصمیم ساز و متولی انجام مطالعات بنیادین برای تحول در آموزش عالی است.

وی یکی از ماموریت های موسسه را دانشگاه پژوهی دانست، به این معنی که نهاد دانشگاه برای مدیریت درست، نیاز به مطالعات میدانی دارد تا تصمیم های دانش پایه اتخاذ کند. در سطح وزارت علوم اتخاذ تصمیم های دانش پایه مبتنی بر مطالعات انجام شده در موسسه پژوهش و برنامه ریزی آموزش عالی است.
 


سایر مطالب این بخش